تست زبان وادبيات فارسي
تست زبان وادبيات فارسي
1) در همه ي گزينه ها به جز گزينه ي . . . . . غلط املايي هست.
1- جاي ثواب آن باشدکه به طريق تعاون قوّتي کنيدتادام ازجاي برگيريم.
2- ايشان حقوق مرا به طاعت ومناصحت بگذاردند وبه معونت و مظاهرت ايشان از دست صيّاد بجستم.
3- در وقت فراغ موافقت اَولي تر،والّا طاعنان مجال وقيعت يابند وبايد که مواجب سيادت را به ادا رسانيد.
4- اهمال جانب من جايز نشمري واز ضمير بدان رخصت نيابي و ثِقَط دوستان به کرم عهد تو بيفزايد.
2) « واردي است از خداوند بر دل سالک که او را از گذشته و آينده غافل مي گرداند.» و « امور خارق العاده است که به سبب عنايت خداوندي از صوفي کامل صادر مي شود.» به ترتيب توضيح کدام اصطلاحات «عُرفا وصوفيه» است؟
1- وقت – کرامت 2- همّت – کرامت - وقت – فتوح 4- فتوح - همّت
3) در کدام گزينه غلط املايي هست؟
1- روامدار که سر به دنبال هوس بگذارم ودرظلمات جهل وضلال بيقوله از شاهراه بازنشناسم.
2- اطرافيان من مسحور بازي هاي او بودند من درست نمي ديدم اشباحي به چشم مي خورد.
3- در ميان شهر مسجدي آدينه پاکيزه وحصين ودر ساحت مسجد قبّه اي است ودر پاژه ي آن مشرعه اي ساخته است.
4- وقتي به حيّي از احياي عرب فرازرسيدم سياهي ديدم مغلول ومسلسل بر در خيمه افکنده اند اندر آفتاب.
4) معني درست واژه هاي « اِزار – با سِق – کَش – وقيعت – جُنحه » به ترتيب در کدام گزينه آمده است؟
1- چهره ورخسار ، برگزيده وبرتر ، آغوش وبغل ، سرزنش وبدگويي ، اسب يدک
2- لُنگ ، بلند ، خوش وخرّم ، سرزنش وبد گويي ، گناه وبزه
3- چهره ورخسار ، برگزيده وبرتر ، آغوش وبغل ، سرزنش وبدگويي ، بال وجناح لشکر
4- لُنگ ، بلند ، خوش وخرّم ، غيرت ، اسب يدک
5) معني درست واژه هاي « صبوح – سهم – بادي – غِرّه – سِگال » به ترتيب در کدام گزينه آمده است؟
1- بامداد ، ترس و وحشت ، بيابان ، مغرور ،بدانديش 2- شراب صبحگاهي ، ترس ، آغاز ، گول خورده ، بدانديش
3- شراب بامدادي ، ترس ، آغاز ، گول خورده ، انديشه 4- صبح زود ،بهره ، بيابان
بي آب وعلف ، سرکش ،انديشه
6) نام درست نويسندگان يا سُرايندگان آثار زير به ترتيب در کدام گزينه آمده است؟
« روزگار سياه – تلخ وشيرين – از رنجي که مي بريم – سيرالعباد الي المعاد – جام جهان بين »
1- عبّاس خليلي ،محمّدعلي جمال زاده ، جلال آل احمد ، سنايي غزنوي ، محمّدعلي اسلامي نُدوشن
2- مشفق کاظمي ، محمّدعلي جمال زاده ، جلال آل احمد ، سنايي غزنوي ، جلال رفيع
3- مشفق کاظمي ، بزرگِ علوي ، جلال آل احمد ، عطّار نيشابوري ، محمّدعلي اسلامي نُدوشن
4- عبّاس خليلي ، بزرگِ علوي ، صنعتي زاده ، خاقاني شرواني ، جلال رفيع
7) کدام يک از شخصيّت هاي زير در داستان نبرد « رستم واسفنديار » حضور ندارد؟
1- زال 2- نوش آذر 3- زواره 4- توس
8) نوع نثر همه ي گزينه هاي زير به جز گزينه ي . . . . . يکسان است.
1- تاريخ جهانگشا 2- کليله ودمنه 3- مناجات نامه 4- گلستان
9) همه ي گزينه ها به جز گزينه ي . . . . . درست است.
1- « انه ايد» اثري حماسي است که شاعر در آن خود به ابداع وابتکار پرداخته است.
2- داستان هاي عاشقانه را در ادب فارسي با شعر نمايشي در ادب اروپا مي توان برابر دانست.
3- اوج شکوفايي شعر اَخَوان در مجموعه ي « زمستان » نمايان است.
4- سبک شعري « مهرداد اوستا » منتسب به سبک خراساني است.
10) در کدام يک از گزينه هاي زير، هر سه آرايه ي « تشبيه – ايهام تنا سب – حسن تعليل » هست؟
1- برو طواف دلي کن که کعبه ي مخفي است که آن خليل بنا کرد و اين خدا خود ساخت
2- درفــشان لالــــــه در وي چــــون چـراغي وليـــک از دود او بـــر جــــــــــانش داغي
3- چـــون خــاک در هـــواي تو از پا فتاده ام ــون اشـــک در قفاي تـو با سر دويده ام
4- آيينه ي ســکنــدر جــام مــــي است بنگر تــا بــر تــو عــرضه دارد احــوال مُلک دارا
11- درهمه ي گزينه ها به جز گزينه ي . . . . . آرايه ي « متناقض نما » مشهود است.
1- زلف آشفته ي او موجب جمعيّت ماستون چنين است پس آشفته ترش بايد کرد
2- مــا هيچ مــتاعان خــجل از قدر رواجيم در کــشور ما رونـــق بـازار کــسادي است
3- مضمون سرنوشت دو عالم جز ايـن نبود کان سر که خاک ره شد از آسمان گذشت
4- زديم در خم زلف گره گشاي تو چنگ کـــه مفلسيــم و نــداريــم هــيچ دستاويـز
12) در کدام يک از ابيات زير،هر چهار آرايه ي « تشبيه – تلميح – تشخيص – جناس » وجود دارد؟
1- اي صبح دم،ببين که کجا مي فرستمت نزديــک آفتاب وفـــا مــــي فـــرستمت
2- يا رب اين آتش که بر جان من است ســرد کـــن زان سان که کردي بر خليل
3- وادي پُر از فرعونيان و قبطيان است موسي جلودار است ونيل اندر ميان است
4- اي هدهد صبا به سبا مي فرستمت بنگــر کـــه از کجا به کجا مي فرستمت
13) کدام يک از گزينه هاي زير به ويرايش نياز ندارد؟
1- برخي مدرسه ها از امکانات خوب آزمايشگاهي ورايانه اي برخوردار هستند.
2- پيشنهاد گروه پژوهش در جلسه ي امروز مجمع مطرح و به تصويب همه ي اعضا رسيد.
3- گزارشي که هم اکنون به دست ما رسيده است را براي شما مي خوانم.
4- بازرسين آژانس بين المللي انرژي اتمي از تأسيسات هسته اي نطنز بازديد کردند.
14) جايگاه تکيه در واژه هاي «نشسته اند – هوشمندانه – بخوانيد – خيمه شب بازي – خواهند ديد » به ترتيب در کدام گزينه آمده است؟
1- ماقبل پاياني ، پاياني ، آغازي ، پاياني ، ماقبل پاياني 2- پاياني ، پاياني ، آغازي ، ماقبل پاياني ، پاياني
3- پاياني ، ماقبل پاياني ، آغازي ، ماقبل پاياني ، آغازي 4- ماقبل پاياني ،ماقبل پاياني ، آغازي ، پاياني ، پاياني
15) کدام يک از مصدرهاي زير مي تواند جمله هاي چهارجزيي با«مفعول متمّم» ،«مفعول ومسند» و«متمّم ومسند» بسازد؟
1- پختن 2- ناميدن 3- گفتن 4- پنداشتن
16) در کدام يک از گزينه هاي زير، هر سه نوع واژه ي «مشتق» ، «مرکّب» و « مشتق – مرکّب » وجود ندارد؟
1- دست يابي به چنين دانشي جز از راه درس وبهره گرفتن از معلّم واستمرار در فراگيري،امکان پذير نيست.
2- معناشناسي کوششي است براي پي بردن به اين نکته که اهل زبان چگونه منظور هم ديگر را مي فهمند.
3- در روزگار ما تمامي کتابخانه ها ي دنيا به اين سيستم اطّلاع رساني مجهّز شده اند.
4- با بزرگ نمايي و اغراق در توصيف چهره،حالات وخصايص انساني مي توان يک نوشته را طنزآميز کرد.
17- کدام يک از جمله هاي زير از نوع وتعداد اجزاي اصلي،با جمله هاي ديگر متفاوت است؟
1) مردم گاه و بي گاه به مناسبت پيروزي ورزشکاران کشورمان در کوچه ها وخيابان ها مراسم جشن وشادماني برپامي کنند.
2) به دليل نگارش کتاب هاي علمي به زبان عربي،غربيان بسياري ازدانشمندان قديم ايراني را به اشتباه دانشمندعرب مي شناسند.
3) اسفنديار به سبب غرور رويين تني وزور پهلواني خودش را هم طراز رستم مي بيند.
4) لسان الغيب، حافظ،در آن اوضاع نابه سامان اجتماعي اين قلب شناسي را از که آموخته بود؟
18- عبارت زير به ترتيب از چند « تکواژ » و چند « واژه » تشکيل شده است؟
« توجّه خاورشناسان فرنگي به بعضي از آثار فارسي موجب شده است که خود ما نيز به کشف مجدّد آن ها دست يابيم.»
1) 35 – 25 2) 34 – 24 3) 36 – 25 4) 33 – 24
19- مفهوم بيت : « پرستش زمستي است در کيش مهر برون اند زين جرگه هشيارها» با کدام يک ازگزينه ها،تنا سب معنايي ندارد؟
1) عقل کجا پي برد شيوه ي سوداي عشق بــازنيابـي به عقل سرّ معمّاي عشق
2) هــوش خــردمنـد را عـشـق به تاراج بر من نشينـدم که باز صيد کبوتر شود
3) عــقـل سـلـطـان قـادر خـوشـخـوســت آن کـه سـايه خداش گويند اوست
4) آن گه که عشق دست تطاول دراز کرد مـعـلـوم شودکه عقل ندارد کفايتي
20- با توجّه به بيت هاي داده شده،کدام مفهوم پيشنهادي نادرست است؟
1) آسايــش دو گيتي تفسير اين دو حرف است بـا دوستـان مـروّت ، بـا دشـمـنـان مـدارا (حُسن خُلق)
2) سرکش مشو که چون شمع از غيرتت بسوزد دلبر که در کف او موم است سنگ خارا (قدرت مطلق عاشق)
3) ده روزه مـهـر گـردون افـسانـه است وافسون نـيـکـي بـه جـاي ياران فرصت شمار يارا (اغتنام فرصت)
4) اي صـاحـب کـرامـت شـکـرانـهي سـلامـت روزي تـفـقّـدي کـن درويـش بـينــوا را (درويش نوازي)
21- در کدام گزينه شاعر از خلوص نيّت خود در عبادت خداوند سخن مي گويد؟
1) سنگ از پشت نمازم پيداست 2) من نمازم را پيِ تکبيره الا حرام علف مي خوانم.
3) همه ي ذرّات نمازم پيداست 4) من وضو با تپش پنجره ها مي گيرم.
22- مفهوم عبارات زير با کدام يک از گزينه هاي زير تنا سب معنايي دارد؟
« ابليس را چون در دل آدم بار ندادند و دست رد به رويش باز نهادند،مردود همه ي جهان گشت.»
1) مــدّعــي خــواسـت که آيد به تماشاگه راز ست غيب آمد و بر سينه ي نامحرم زد
2) عقــل مـيخـواست کزان شعله چراغ افروزد بــرق غيرت بدرخشيد و جهان برهم زد
3) جلوه اي کرد رُخت ديد ملک عشق نداشت عين آتش شد از اين غـيرت و برآدم زد
4) آسمــان بـــار امـانــت نـتـوانـسـت کـشـيـد قـــرعـهي کــار بـه نـام مـن ديوانه زدند
23- مفهوم بيت « منش بايد از مرد چون سرور است اگر بُرز و بالا ندارد رواست » ازمتن کدام داستان «گلستان» دريافت مي شود؟
1) طوطي وزاغ 2) شهزاده ي قصيرجثّه 3) زاهد رياکار 4) بازرگان کيش
24- مفهوم همه ي گزينه هاي زير به جز گزينه . . . . . با هم تناسب و نزديکي معنايي دارند.
1) که يکي هست و هيچ نيست جز او وَحــــــدَ هُ لا الـــــهَ اِلّا هـــــــــو
2) چو نيکو بنگري در اصل اين کــار هم او بيننده،هم ديده است وديدار
3) تا به جـايـي رسـانـدت کـه يـکــي از جــهــان وجــهـانــيــان بــيــني
4) گـر بـــه اقـلـيـم عـشـق روي آري هــمــه آفـــاق گــلـستــان بــيـني
25- مفهوم « غم » در کدام گزينه با گزينه هاي ديگر متفاوت است؟
1) جــان بـهر غم است و بي غم امکان نبود هــــر جــان کـــه در او غـم نبود جان نبود
2) غم مي خوريم و هيچ شکايت نمي کنيم ما را چه غم زغم که غمت غمگسار ماست
3) غـمـش را غـيـر دل ســـرمـنـزلـي نيست ولـــــي آن هـــــم نــصــيب هر دلي نيست
4) غـــم آمــد،غــصّه آمــد،مــاتــم آمــد خــــدا را ايــــن مـيــان کــم دارم امــشب
26- در بيت زير كدام آرايه ادبي به كار نرفته است؟
اين كه گاهي ميزدم بر آب و آتش خويش را روشني در كار مردم بود مقصودم چو شمع »
1) كنايه 2) تشبيه 3) تلميح 4) تضاد
27- در كدام بيت « تشبيه، استعاره، جناس، مراعات النظير و ايهام تناسب » ديده ميشود ؟
1) گويند روي سرخ تو سعدي كه زرد كرد اكـسيــر عــشـق بـر مسم افتاد و زر شدم
2) چــون شبنــم اوفــتـاده بُــدم پيش آفتاب مهرم بـه جـان رسيـد و به عيّوق بر شدم
3) در اين شب سياهم گم گشـت راه مقصود از گوشهاي برون آي اي كوكب هدايت
4) هنگام تنگ دستي درعيش كوش و مستي كايـن كـيمياي هستي قارون كند گدا را
28-- در كدام گزينه « ايهام تناسب » وجود دارد ؟
1) خــداي چــو ابــروي زيباي دلگشاي تو بست گـشـاد كــار مـن انـدر كـرشـمـههـاي تو بست
2) چه شب است يارب امشب كه ستارهاي برآمد كـه دگــر نـه عـشق خـورشيد و نه مهر ماه دارم
3) صـبـحـدم مــرغ چمـن با گل نوخواسته گفت ناز كم كن كه در اين باغ بسي چون تو شكفت
4) به جز آن نرگس مستانه كـه چــشمش مـرساد زيــر ايـن گــنبد فـيروزه كـسي خوش ننشست
29- در همه گزينهها به جز گزينهي ............ آرايهي « حسآميزي » به كار رفته است ؟
1) آهنگ لطيف و پر جلال تو براي دنياي ناچيز ما خيلي زياد است.
2) گوش من غرق شنيدن صداي شيرين تو شده است.
3) اين صدا، طنين طبيعي و زمزمهاي سوزان و خدايي است.
4) يك گوش واحد است كه اين هر دو صدا را ميشنود.
30- در همهي گزينهها به جز گزينهي ........... آرايهي « تناقض » هست ؟
1) از خـلاف آمد عادت بطلب كام كه من كــسب جـمـعيّت از آن زلــف پـريشان كردم
2) چو آدمي به يكي مار شد برون ز بهشت ميان كــژدم و مــاران تـــو را امــــان ز كـجا
3) دولــت فـقر خـدايـا بـه مـن ارزانـي دار كاين كرامت سبب حشمت و تمكين من است
4) گــوش تـرحّمـي كـو كـز ما نظر نپوشد دســـت غــريــق يـعنـي فـريـاد بـي صــدايــم
31- عبارتِ « در سال 1312 قمري در همدان ولادت يافت، بعدها در سال 1339 ه.ق روزنامهي قرن بيستم را داير كرد. در سال 1303 شمسي به دست عمّال رژيم وقت، ترور شد. » كدام شخصيت ادبي و فرهنگي را معرّفي ميكند؟
1) فرّخي يزدي 2) عارف قزويني 3) سيّد اشرف الدين قزويني 4) ميرزاده عشقي
32- عبارت زير وصف كدام كتاب است؟
« اين كتاب از نمونههاي كمياب و خواندني خاطرهنويسي يا حسبحال است، منظور نويسنده از نوشتن اين كتاب تشريح اوضاع اجتماعي بهويژه روشن ساختن طرز جريان كارهاي دولتي و اداري ايّام زندگي خود بوده است»
1) شرح زندگاني من 2)سياحتنامه ابراهيم بيگ 3) منشآت قائم مقام 4) سرگذشت حاجي باباي اصفهاني
33- سرايندهي منظومهي تمثيلي « سلامان و ابسال » كه حاوي اشارات اخلاقي و عرفاني است، كه بود ؟
1) خواجوي كرماني 2) عبدالرحمان جامي 3) وحشي بافقي 4) اميرخسرو دهلوي
34- كدام منظومهي عطّار نيشابوري به صورت مجموعهاي از قصّههاي گوناگون كوتاه و مبتني بر گفت و شنود پدري با پسران خود است كه بيهوده در جستوجوي چيزهايي برآمدهاند كه حقيقت آن با آن چه عامّهي مردم از آن ميفهمند تفاوت دارد؟
1) مختارنامه 2) الهينامه 3) مصيبتنامه 4) منطقالطّير
35- نويسندهي رسالهي تمثيلي و ادبي « لغت موران » چه كسي است ؟
1) نجمالدين رازي 2) مجدالدّين بغدادي 3) محمدبن منّور 4) شهابالدين يحيي سهرودي
36- « او بر خلاف فرّخي به جاي روي آوردن به تغزّل، بيشتر به وصف ميپردازد يا قصايد خود را بي مقدمه آغاز ميكند. » كدام شاعر را معرّفي ميكند ؟
1) اسدي توسي 2) منوچهري 3) عنصري 4) خاقاني
37- در كدام گزينه حروف قافيه، به صورت « مصوّت + صامت + صامت » است ؟
1) به خُردي بخورد از بزرگان قفا خدا دادش اندر بزرگي صفا
2) به جهان خرّم از آنم كه جهان خرّم از اوست عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست3
3) مزرع سبز فلك ديدم و داس مه نو يادم از كشته خويش آمد و هنگام درو
4) نكونام و صاحبدل و حقپرست خطّ عارضش خوشتر از خطّ دست
38- در كدام گزينه « اختيار وزني » وجود دارد ؟
1) در شــعـر مـپيچ و در فـــــن او چون اكذب اوست احسن او
2) اينــام تــو بـهـتـريـن سـرآغاز بـي نـام تــو نامه كي كنم باز
3) يــك دستـه گــــل دمـاغ پرور از خـــرمــن صــد گـياه بهتر
4) ميكوش به هر ورق كه خواني كــان دانـش را تـمــام دانـي
39- كدام بيت بر وزن « رجز مثمّن سالم » سروده شده است ؟
1) چـنـدان كــه گـفـتـم غــم بــا طـبيبان درمــان نـكـــــردنــد مـسـكــيـن غــريــبـان
2) در رفتن جان از بدن گويند هر نوعي سخن من خود به چشم خويشتن ديدم كه جانم ميرود
3) جــهان فــرتـوت بـاز جـواني از سر گرفت بــــه ســر زيـاقـوت سـرخ، شـقـاق افـسر گرفت
4) دايـم گـل ايـن بـستـان شـاداب نــميمـاند دريـــاب ضـعـيفـان را در وقــت تـــوانــــايــي
40- وزن كدام مصراع از اركان متناوب تشكيل شده است؟
1) اي ساربان آهسته ران كارام جانم ميرود 2) غمت در نهانخانهي دل نشيند
3) به تو حاصلي ندارد غم روزگار گفتن 4) تو همچون گل ز خنديدن لبت با هم نميآيد
41- كدام متقد ادبيات را محصول «زمان» ، «محيط اجتماعي»، و «نژاد» ميداند ؟
1) عزراپوند 2) كالريچ 3) لوكنت دوليل 4) هيپوليت تن
42- سبك كدام شاعر را ميتوان «سبك والا» خواند ؟
1) مولوي حافظ 3) سعدي 4) صائب
43- شاعر در بيت « به سوزي ده كلامم را روايي / كز آن گرميكند آتش گدايي »چه درخواست و آرزويي دارد؟
1) لحني ملايم و دلپذير 2) سخني ساده و بي پيرايه 3) كلامي مؤثّر وشورانگيز 4) كلامي موزون و واژگاني فاخر
44- مفهوم بيت « پرويز كنون گم شد زان گم شده كمتر گوي / زرّين تره كو برخوان؟ رو «كم تركوا» برخوان» كدام است؟
1) زوال سلطنت و مرگ و نابودي قدرتمندان حقيقي است و قابل تأمّل و عبرت آموز.
2) دربارهي فقدان خسروپرويز و تشريفات دربار او گفتني زياد است.
3) سؤال دربارهي علّت نابودي خسروپرويز و سفره پر نعمت او شنيدني است.
4) مرگ شاهان مقتدر، به دليل علاقهي آنان به زراندوزي فراموش شدني است.
45-« عشا» در عبارت « فراغت با فاقه نپيوندد و جمعيّت در تنگ دستي صورت نبندد؛ يك تحرمهي «عِشا» بسته و ديگري منتظر «عَشا» نشسته، هرگز اين بدان كي ميماند؟» به ترتيب به معني ............ و ........... است.
1) نماز ديگر – خوراك شبانگاه 2) خوراك شبانگاه – نماز خفتن
3) خوراك شبانگاه - نماز ديگر 4) نماز خفتن - خوراك شبانگاه
46- كدام گزينه براي مفهوم عبارت « رشته گران فطرت را در كارگاه تكوين بر تلوين يك سر سوزن خطا نباشد » مناسب نيست؟
1) در كارگاه هستي اندك خطايي وجود ندارد. 2) انسانها به صورت فطري سر سوزني اشتباه نميكنند.
3) در آفرينش موجودات هيچ خطايي صورت نرفته است. قانون هستي بدون نقص و كاستي است.
47- مفهوم بيت « با عقل گشتم همسفر يك كوچه راه از بي كسي / شد ريشه ريشه دامنم از خار استدلالها » با كدام گزينه تناسب معنايي دارد ؟
1) آن را كه عقل و همّت وتدبير و راي نيست خوش گفت پردهدار كه كس در سراي نيست
2) عقــل ديـوانـه شـد آن سلسلهي مشكين كو دل زمـا گـوشه گــرفت ابروي دلدار كجاست
3) بـا چـرخ مـكـن حـوالـه كـانـدر ره عــقـل چــــرخ از تـو هــزار بـار بيچـارهتـــر اسـت
4) بــــه سـرّ عـشـق كـجـا پـي بـرند اهل خرد مـــــگـر كـنند فــرامـوش آنــــچــــه دانستند
48- در كدام گزينه «عاشق، قهر و عتاب خود را در مقابل ناسپاسي و قدرناشناسي معشوق» نشان ميدهد ؟
1) تــو چنين خانـــه كـن و دل شكن اي باد خزان گر خود انصاف كني مستحق نفريني
2) نـــي مـحـزون مــــگر از تـربــت فـرهـاد دميد كـه كند شكوه ز هجران لب شيريني
3) مـن مــگر طـالع خــود در تـــو تـوانــم ديـدن كـــه تــوام آيـنه بــخت غـبارآگيني
4) هر شب از حسرت ماهي من و يك دامن اشك تو هم اي دامن مهتاب پُر از پــرويني
49- در همهي ابيات زير به جز بيت ....... شاعر به « خوداتّهامي و خود نكوهي» روي آورده است.
1) در بـــرگ ريــز بــاغ زهرا برگ كرديم زنـــجير خــواييديم و صبر مرگ كرديم
2) از پــا حـسيـن افـتـاد و مـا بـر پـاي بوديم زيــنب اسيـــري رفت و ما بر جاي بوديم
3) روزي كه در جام شفق مُل كرد خورشيد بر خشك چوب نيزهها گُل كرد خورشيد
4) از دســت مـا بـر ريگ صحرا نطع كردند دســت عَلَــم خــدا را قــطع كـــردنــــد
50- منظور از «طاير قدس» در بيت « همّتم بدرقهي راه كن اي طاير قدس/ كه دراز است ره مقصد و من نو سفرم» كدام است ؟
1) انسان كامل كه ضرورتاً بايد همراه نوسفران باشد.
2) انديشهي متعالي كه آدمي را از خاك به افلاك ميرساند.
3) پرندهاي كه در جهان معنوي و بهشت عَدن تعلّق دارد.
4) هماي سعادت كه سايهاش بر سرِ هر كه بيفتد، او را به مقام والاي دنيوي ميرساند.
51- مقصود از «يگانگي» در بيت « جان كه دور از يگانگي باشد / دان كه چون مرغ خانگي باشد» چيست ؟
1) تنهايي 2) عشق 3) اخلاص 4) معشوق
52- در حكايت زير، نظر جامي دربارهي ديوانِ آن شاعر چه بود ؟
«شاعري مُهملگو پيش جامي ميگفت : « چون به خانهي كعبه رسيدم ديوان شعر خود را از براي تيمّن و تبرّك در حجرالاسود ماليدم» جامي گفت : « اگر در آب زمزم ميماليدي بهتر بود » »
1) بايد آن اشعار با آب مقدّس، متبرّك و ارزشمند ميشد. ) بايد چنان اشعاري،توشهي آخرتِ آن شاعر ميشد.
3) اگر آن ديوان شعر، از بين ميرفت، بهتر بود. 4) بايد در كنارِ چاه زمزم نهاده ميشد تا هر كسي از آن فيضي ببرد.
53- در عبارت « چو مهرگان درآمد و اسير در رسيد و شاه سفرم و حمامم و اقحوان در دم شد، انصاف از نعيم جواني بستدند و داد از عنفوان شباب بدادند.» املاي كدام كلمه غلط است؟
1) عنفوان 2) حمامم 3) اقحوان 4) اسير
54- معاني درست واژههاي « مهبّ، عِقد، جرّار، ناو » به ترتيب در كدام گزينه آمده است؟
1) محل وزش باد، روي بند، گزنده، كشتي جنگي 2) محل وزش باد، گردنبند، انبوه، درّهي پر آب و علف
3) ترسناك، دستبند، راهزن، نيزهي كوچك 4) عشق ورزيدن، گردنبند، شادمان، دشت سرسبز
55- معني واژههاي «مُعارض، ذرع، مناعت و مخذول» به ترتيب كدام است؟
1) رقيب، گز، طبع عالي داشتن، زبون گرديده 2) رقيب، گز، طبع عالي داشتن، زبون كننده
3) رقيب، كاشتن، طبع عالي داشتن، زبون كننده 4) پهن و گسترده، گز، طبع عالي داشتن، زبون گرديده
56- در همه گزينهها بيش از يك غلط املايي وجود دارد به جز گزينهي ..........
1) دو قباله نوشته بودند همهي اسباب وضياء حسنك را به جمله از جهت سلطان، وي اقرار كرد به فروختن آن به طوع و رقبت
2) چون حسنك بيامد خواجه برپاي خاست، همه اگر خواستند يا نه بر پاي خواستند. بوسهل بر خشم خود طاقت نداشت برخواست نه تمام
3) والي حرص و علي رايض و بسيار پياده از هر دستي، وي را به طارم بردند و سپس بيرون آوردند و به حرس باز بردند.
4) حسنك عاقبت تَهوّر و تَحدّي خود كشيد. امير چنان كه لجوجي و زُجرت وي بود، گفت بدين خليفهي خرفت شده ببايد نوشت كه من از بَهر قهر عباسيان انگشت در كردهام.
57- با توجه به معني، در كدام مجموعه غلط املايي ديده نميشود؟
1) فراست:زيركي – تعب:رنج – دها:زيركي – آغاليدن: برانگيختن بر ضد كسي
2) مرتسم:نقاشي شده – مروح:آرام بخش – حيز:جاومكان – سراف:دلال
3) قَضبان:خشمناك – بياض:پاكنويس – فسحت:گشادگي خاطر – طيش:خشم
4) نقاهت:سلامتي – الهاح:پافشاري – هول:وحشت – مُعد:آماده
58- در كدام گزينه غلط املايي ديده ميشود؟
1) ملك تا اتباع خويش نشناسد از خدمت ايشان انتفاعي نتواند گرفت و در اصطناع ايشان مثال نتواند داد.
2) جوابهاي نيكو وثناهاي بسيار فرمود و با او الفي تمام گرفت، اگر چنين باشد مار را اين جا مقام ثواب نباشد.
3) چون دمنه بدب كه شير در تقريب گاو چه ترحيب مينمايد گفت همت بر فراق شير مقصور گردانيدم و در نصيب خويش غافل بودم
4) دمنه از اغراي شير بپرداخت خواست گاو را هم ببيند و او را هم بر باد نشاند. گفت شنزبه را بينم و از مضمون ضمير او تنسمي كنم.
59- در عبارت « آن شجاع صفدر صدّيق كه هم در غايت سوز و اشتياق بود و هم در شدّت لهب فراغ، جدّ و جهدي عزيم داشت و او را تسانيف بسيار است و فصاحتي و بلاغتي و فراصتي كه كسي را نبود »، چند غلط املايي وجود دارد؟
1) 3 2) 1 3) 4 4) 3
60- نويسندهي آثار « حدائق السحر، كتاب احمد، تجارب السلف و روزگار سياه » در كدام گزينه آمده است؟
1) رشيدالدين وطواط – ملا احمد نراقي – هندوشاه نخجواني – عباس خليلي
2) رشيدالدين وطواط – عبدالرحيم طالبوف – هندوشاه نخجواني – عباس خليلي
3) رشيدالدين وطواط – ملا احمد نراقي – هندوشاه نخجواني – بزرگ علوي
4) رشيدالدين وطواط – عبدالرحيم طالبوف – هندوشاه نخجواني – بزرگ علوي
61- از غزلسرايان معاصر و متولد 1304 ه.ش است. از آثار او ميتوان به مجموعه شعرهاي «صلاي غم، مثنوي شباهنگ و شراب آفتاب» اشاره كرد؟
1) سهيل محمودي 2) مشفق كاشاني 3) غلامرضا قدسي 4) زكريا اخلاقي
62- به معناي اشاره كردن به چشم و ابروست و در زبان فارسي به معناي معما و نشانه يا اشارت پنهان است.
1) كنايه 2) تشبيه 3) ماده تاريخ 4) رمز
62- به جز گزينهي .......... در بقيهي گزينهها رديف، مشبه است.
1) از بس كه سر به خانهي هر كس فرو برد سرد و گران بي مزه شد مهمان برف
2) گشتند نا اميد همه جانور ز جان با جان كوهسار چو پيوست جان برف
3) گر قوتم بدي ز پي قرص آفتاب بربام چرخ رفتمي از نردبان برف
4) از روي خاك سر به ميان سما كشيد آن خنگ باد پاي گسسته عنان برف
63- با توجه به بيت « برق با شوقم، شراري بيش نيست/شعله، طفل ني سواري بيش نيست » كدام گزينه نادرست ميباشد؟
1) مراعات النظير بين برق و شرار و شعله 2) تشبيه برق به شرار
3) طفل ني سوار=كنايه از ناتواني و ضعف 4) شعله استعاره از تعلّقات دنيايي
64- در بيت « اگر راز راز جهان باز كن كه آسان كند باده دشوارها » كدام آرايه ادبي وجود ندارد؟
1) كنايه 2) مجاز 3) تضاد 4) جناس
65- كدام بيت وادي «طلب» را معرفي ميكند؟
1) هشت جنت نيز اينجا مردهاي است هفت دوزخ همچو يخ افسردهاي است
2) ملك اينجا بايدت انداختن ملك اينجا بايدت درباختن
3) صد هزاران سايهي جاويد، تو گم شده بيني ز يك خورشيد تو
4) عاقبت انديش نبود يك زمان دركشد خوش خوش بر آتش صد جهان
66- مفهوم كدام بيت با آيهي «وما رميت اذ رميت ولكن الله رمي» تناسب دارد؟
1) گرچه تير از كمان گذرد از كماندار بيند اهل خرد
2) ماري تو كه هر كه را ببيني بزني يا بوم كه هر كجا نشيني بكني
3) زورت ار پيش ميرود با ما با خداوند غيب دان نرود
4) كس نياموخت علم تير از من كه مرا عاقبت نشانه نكرد
67- مفهوم كدام گزينه با بقيه متفاوت است؟
1) هر چه رود بر سرم چون تو پسندي رواست بنده چه دعوي كند حكم خداوند راست
2) گر كشي ور جرم بخشي روي و سر برآستانم بنده را فرمان نباشد هرچه فرمايي برآنم
3) گر بزنندم به تيغ در نظرش بي دريغ ديدن او يك نظر صد چو منش خون بهاست
4) گر بنوازي به لطف ور بگذاري به قهر حكم تو بر من روان، زجر تو بر من رواست
68- كدام گزينه با ضرب المثل «آب رفته به جوي باز نميگردد» هيچ تناسبي ندارد؟
1) امروز بكش چو ميتوان كشت كاتش چو بلند شد جهان سوخت
2) شرط عقل است صبر تيرانداز كه چو رفت از كمان نيايد باز
3) نكتهي كان جست ناگه از زبان همچو تيري دان كه آن جست از كمان
4) بس پند كه بود آنگه در تاج سرش پيدا صد پند نو است اكنون در مغز سرش پيدا
69- بيت « هر كسي از ظنّ خود شد يار من از درون من نجست اسرار من » با مفهوم كدام گزينه تناسبي ندارد؟
1) محرم اين هوش جز بيهوش نيست مر زبان را مشتري چون گوش نيست
2) كِرا در جهان خوي زشت يا نكوست به هر كس گمان آن برد كاندر اوست
3) هر كه نقش خويش را ببيند به آب باران و گازُر، آفتاب
4) در ره عشق نشُد كس به يقين محرم راز ر كسي بر حَسَبِ فكر گماني دارد
70- « چو بخت جلوه نكردي مگر ز موي سپيدم » يعني :
1) مانند بخت در زمان پيري در كنار من نبودي.
2) مانند بخت، ضعف و ناتواني مرا در زمان ظاهر شدن سفيدي مو، فراموش كردي و به ياريم نپرداختي.
3) چون بخت و اقبال هستي كه در هنگام پيري و فرسودگي به سراغ من آمدهاي.
4) چون بخت در موهاي سپيد من خود را آشكار ساختي.
71- «سخت بند» در بيت زير اشاره به چه زمينهاي نميتواند داشته باشد؟
« بر ژرف دهانت سختبندي بربسته سپهر ديو پر فَند »
1) برفهاي سپيد نشسته بر قلهي دماوند 2) اشاره به دهاندوزي شاعران از طرف حكمرانان زمان شاعر
3) اشاره به سكوت مردم در برابر استبداد 4) اشاره به خاموش بودن آتشفشان كوه دماوند
72- عبارت « پروردگارا به تو پناه ميبرم كه از آنچه نميدانم، سخن بگويم » از نظر معنايي به كدام بيت زير نزديكتر است؟
1) تا مرد سخن نگفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد
2) سخندان پرورده پير كهن بينديشد آنگه بگويد سخن
3) به اندازهي بود بايد نمود خجالت نبرد آنكه ننمود و بود
4) فراوان سخن باشد آگنده گوش نصيحت نگيرد مگر در خموش
73- مصراع دوم بيت « باورم نيست ز بدعهدي ايّام هنوز ...... » كدام گزينه ميباشد؟
1) نخوت باد دي و شوكت خار آخر شد 2) قصّهي غصه كه در دولت يار آخر شد
3) عاقبت در قدم باد بهار آخر شد 4) همه در سايهي گيسوي نگار آخر شد
74- کدام گزینه با بیتِ « این مدعیّان در طلبش بیخبرانند کان را که خبر شد خبری باز نیامد » هم مفهوم نیست؟
1) هر کس ز بَرَم رفت که آرد خبر از یار باز آمد و از خویش چون بی خبر افتاد
2) آن که شد هم بیخبر هم بیاثر از میان جمله او دارد خبر
3) تا نگردی بی خبر از جسم و جان کی خبر یابی ز جانان یک زمان
4) خواهم ز پس پردهی تقوا به در افتم چندی به زبانِ همه کس چون خبر افتم
75- مفهوم بیت « تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیند به قدر دانش خود هر کسی کند ادراک» در کدام گزینه آمده است؟
1) شد یکی پروانه تا قصری زدور در فضای قصر جست از شمع نور
2) پر زنان در پرتو مطلوب شد شمع غالب گشت و او مغلوب شد
3) بازگشت و دفتر خود باز کرد وصف او بر قدر فهم آغاز کرد
4) بازگشت او نیز و مشتی راز گفت از وصال شمع شرحی باز گفت
76- معنی کدام گزینه نادرست است؟
1) مر اکرام ضیف را امیر بیامد تا با من موافقت کند : امیر آمد تا به نشانهی احترام به میهمان غذا را با من بخورد.
2) میانشان شکرآب است : بین آنها اختلاف و کدورت وجود دارد.
3) شلخته درو کنید تا چیزی گیر خوشه چین ها بیاید : نامرتّب درو کنید تا گدایان هم نفعی ببرند.
4) خود نیز در خواب با شما نمایم : خودم هم شما را در خواب ببینم.
77- مفهوم بیت « واعظان کاین جلوه بر محراب و منبر میکنند چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند» در کدام گزینه آمده است؟
1) گفت : رو صبح آی، قاضی نیمه شب بیدار نیست
2) گفت : هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست
3) گفت : والی از کجا در خانهی خمّار نیست
4) گفت : جُرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست
78- در همه گزینه ها به جز گزینهی .......... مفهوم « ناپایداری دنیا و عمر» وجود دارد.
1) لاله و گل زخمی خمیازهاند عیش این گلشن خماری بیش نیست
2) برق با شوقم شراری بیش نیست شعله طفل نی سواری بیش نیست
3) می رود صبح و اشارت می کند کاین گلستان خنده واری بیش نیست
4) ای شرر! از همرهان غافل مشو فرصت ما نیز باری بیش نیست
79- جاي خالي را با گزينه مناسب پر كنيد.
طرهي پريشانش ديدم و به دل گفتم / اين همه پريشاني بر سر ............. »
1) پشيماني 2) پريشاني 3) زلفش 4) پريشانش
80- معني واژههاي « باسق، قسيم، رباط، پتياره، مكاس » به ترتيب در كدام گزينه آمده است؟
1) كوتاه – صاحب جمال – ميدان – هواپيما – چانهزدن 2) بلند – صاحب جمال – كاروانسرا – زشت – چانهزدن
3) بلند – خوش اندام – كاروانسرا – زشت – چانهزدن 4) نخل - صاحب جمال – كاروانسرا – زشت – سكه
81- معني واژههاي « پس افكند ، غو ، صفّه ، سورت ، حادي » به ترتيب كدام است؟
1) ميراث – دشمني – سايبان – حادثه – رهنما 2) عقب مانده – بانگ – جايگاه – رويكرد – كوتاهي
3) دورافتاده – دادوفرياد – پيشگاه – تيزي – ترساننده 4) ميراث – خروش – ايوان – تندي – سرود خوان
82- املاي همهي گزينهها به جز گزينهي ............ با توجه به معناي آن درست است؟
1) دها = زيركي 2) فراق = دوري 3) ضيعت = زمين زراعي 4) ذِلّت = لغزش
83- در متن زير املاي كدام گزينه نادرست است؟
« وقتي به حيّي از احياي عرب فراز رسيدم و به دارِ ضيفِ اميري نزول كردم، سياهي ديدم مقلول و مسلسل، شفقتي بر دلم پديد آمد.
1) احيا 2) ضيف 3) مقلول 4) نزول
84- در بيت « وزين دختر شاه هاماوران / پر انديشه گشتي به ديگر كران » « دختر شاه هاماوران» كيست؟ و معني «به ديگر كران» چيست ؟
1) سودابه – از سوي ديگر 2) جريره – از طرف ديگر 3) كتايون – از سوي ديگر 4) فرنگيس – از طرف ديگر
85- كدام عبارت نياز به ويرايش دارد؟
1) شاعر با يادآوري خاطرات گذشته مناعت طبع خويش را ميستايد.
2) كليات لايحهي بودجه در جلسهي امروز مطرح و تصويب شد.
3) كودكي به تالاسمي مبتلا شده بود و از كم خوني قابل توجهي برخوردار بود.
4) يكي از راههاي ساخت طنز كشدار كردن يك موضوع يا ماجراست.
86- عبارت «ارائهي روشهاي مطلوب به منظور هماهنگ كردن خدمات و فعاليتهاي كتابخانههاي كشور، جهت تسهيل مبادلهي اطلاعات امري ضروري است » به ترتيب چندتكواژ و چند واژه دارد؟
1) 41-29 2) 41-27 3) 45-28 4) 39-29
87-اگر هر يك از اجزاي اصلي تشكيل دهندهي عبارت «در دورهي اسلامي، از همان قرنهاي نخستين هجري، از يك سو ترجمهي عربي آثار علمي و فلسفي يونان در دسترسي ايرانيان قرار گرفت » به تنهايي مورد بررسي قرار گيرد، جايگاه درست تكيهها كدام است؟
1) پاياني – پاياني – پاياني 2) آغازي – آغازي- آغازي 3) آغازي – پاياني – آغازي 4) آغازي – پاياني - پاياني
88- در كدام عبارت، هر سه نوع واژهي « مشتق، مركب، مشتق- مركب » دريافت ميشود.
1) دانشِ گسترده، ژرف و نظام يافته در بارهي زبان رسمي و معيار
2) نوآوريهاي كاذب در آثار قلمي سرايندگان خام است و نويسندگان بي تجربه
3) كهنهگرايي، عربي مآبي و به كار بردن بي دليل واژهها بيگانه
4) امكان بهره گرفتن از معلم و استمرار در فراگيري دروس
89- كدام اثر ازتاليفاتِ دكتر محمدعلي ندوشن نيست ؟
1) آن روزها 2) جام جهان بين 3) آواها و ايماها 4) صفيرسيمرغ
90- عبارت زير، وصف ويژگي سبكي چه كسي است؟
« در غزل او مسائل اجتماعي با بيان غناييو بر اساس «من» گسترده و اجتماعي شاعر مطرح ميشود و با مسائل خصوصي از قبيل مرثيه دوست يا فرزند، مباحث فلسفي، هجو، طنز، وصف طبيعت و تغزّل و .......... به هم ميآيند و در يك زمينهي كلّي عرفاني سير ميكند »
1) سعدي 2) حافظ 3) سنايي 4) مولوي
91- در همه گزينهها به جز گزينهي ............. آرايه تلميح وجود دارد؟
1) ز يــزدان دان نه از اركـان كـه كــوته ديدگي باشد كــه خـطّي كـز خرد خيزد تو آن را از بنان بيني
2) تو يك ساعت چو افريدون به ميدان باش تازان پس به هرجانب كـه رو آري درخـش كـــاويان بيني
3) عطا از خلق چون جــويي گر او را مـال ده گــويي به سوي عيب چون پويي گر او را غيب دان بيني
4) كه گر عرشي به فـرش آيي، وگر ماهي به چاه افتي وگر بحري تهي گردي و گـر بـاغي خــزان بيني
92- در كدام بيت، هر سه آرايهي كنايه، تشبيه و متناقض نما وجود دارد؟
1) كـنار نـام تــو لـنگر گــرفت كـشتي عشق بيــا كـــه يــاد نـام توآرامشي است طوفاني
2) پيش صاحب نظران ملك سليمان باد است بلكه آن است سليمان كه ز ملك آزاد است
3) خـيمهي انـس مـزن بــر در اين كهنه رباط كــه اساسش هــمه بي موقع و بي بنياد است
4) بـشكـن دل بـي نـــواي مـا را اي عــشــق اين ســـاز شكستهاش خوش آهنگتر است
93- حديث « من عَرَفَ الله كلَّ لِسانُهُ » با كدام بيت ارتباط معنايي كمتري دارد؟
1) عـــاشــقان كــشتگان مـعشوقاند بــرنيايــد ز كـشتـگـــــــــــان آواز
2) اين مدعيان در طلبش بــيخبرانند كــان را كه خبر شد خبري باز نيامد
3) اگر كسي وصف او ز مـن پــرسد بـــــــي دل از بي نشان چه گويد باز
4) اي مرغ سحر عشق ز پروانه بياموز كان سوخته را جان شد و آواز نيامد
94- مفهوم كدام بيت با بقيه متفاوت است؟
1) بــهـــرام كـــه گـــور مـيگـرفتي همه عمر ديـدي كـه چـگــونه گــور بهرام گرفت
2) ســــر آلـپ ارسلان ز رفعت رفته بر گردون بمرو آ تا كنون در گل تن آلپ ارسلان بيني
3) دلا تا كي در اين زندان فريب اين و آن بيني يكي زين چاه ظلماني برون شو تا جهان بيني
4) بـس پنــد كـه بـود آنگه در تاج سرش پيدا صــد پند نو است اكنون در مغز سرش پنهان
95- بيت « اشكم ولي به پاي عزيزان چكيدهام / خارم ولي به سايه گل آرميدهام » با كدام بيت ارتباط معنايي دارد؟
1) مـحترم دار دلم، كاين مگس قندپرست تــا هـوا خـواه تـو شـد فــرهمايــي دارد
2) هــركـه شد حلقه زر زود برد حقّهي زر خاصه كه در واز كني محرم دروازه شود
3) قطرهي آبي كه دارد در نظر گوهر شدن از كـــنار ابــــر تــا دريـا تــنزّل بـايدش
4) تـا نـگردي آشنا زين پرده رمزي نشنوي گـوش نـامحرم نباشد جاي پيغام سروش
96- معني عبارت « بازش بخواند، باز اعراض كند » در كدام گزينه آمده است؟
1) او را صدا ميكند تا برگردد، امّا او خودداري ميكند.
2) در رحمت خداوند باز ميشود، اما انسان نميرود و خودداري ميكند.
3) دوباره او را صدا ميزند و دوباره توبه ميكند.
4) دوباره او را صدا ميزند اما او روي برميگرداند و توجهي به او نميكند.
97- مفهوم همه ابيات به جز گزينهي ............. يكي است؟
1) نبرّم از تو اي اميد اي نگارين كه تا از من نبرّد جان شيرين
2) مـــن ترك وصـال تو نگويم الا بــه فــراق جســم و جانم
3) مــن مُهــــرهي مهر تو نريزم الا كــه بــريزد استـخـوانـــم
4) اگـــر چه تلخ باشد فرقت يار در او شيــريـن بود اميد ديدار
98- كدام عبارت « سهل و ممتنع » بودن كلام سعدي را نشان ميدهد ؟
1) سخنش به سخن همه شبيه است و به هيچ كس شبيه نيست، و احدي نتوانسته مانند او حرف بزند.
2) اين صافي سحّار اوست كه سخن را ميپالايد و ارتقا ميدهد.
3) سعدي براي من به منزلهي شيرآغوز بود براي طفل كه پايه عضله و استخوان بندي او را مينهد.
4) اين شيخ هميشه شاب پيرترين و جوانترين معلم كه هم هيبت آموزگار دارد و هم مهر يك پرستار.
99- مفهوم كدام گزينه با ديگر گزينهها متفاوت است؟
1) تــامل كنان در خـطا و ثواب بــه از ژاژ خايـان حـاضـــر جـواب
2) كــم آواز هرگز مبيني خجل جويي مشك بهتر كه يك توده گل
3) درون دلـت شهربند است راز نــــــگر تـا نـبيند درِ شـهــــــــر باز
4) صدف وار گوهر شناسان راز دهــــان جـز بـه لـؤلـؤ نـكـردند بـاز
100- حرف «نه» در كدام گزينه با ديگر گزينهها متفاوت است؟
1) نه هركه برافروخت دلبري داند. 2) نه آيا بايد شكر كني كه باز، تو راكبي و او مركوب
3) نه هرچه به قامت مهتر، به قيمت بهتر 4) گفت: نه، من خود پشيمان از آن
101 مفهوم كدام بيت با ديگر ابيات متفاوت است؟
1) چــه فـرهـادها مــــرده در كـوهها چــــه حــلاجها رفـــته بـــــردارها
2) بـه يـاد خــم ابـــروي گـــلرخان بــكــش جـــام در بــزم مـيخوارها
3) بــه خــون خــود آغشته و رفتهاند چـــــه گـــلهاي رنگين به جوبارها
4) با صبا در چمن لاله سحر ميگفتم كه شهيدان كهاند همه خونين كفنان
102- در متنِ « سربازان اين مردِ غامري به شهر انبار درآمده و مرزبانان را از جايگاههاي خويش راندهاند و غارتگران، پشتوارهها از مال مسلمانان بسته، نه كشتهاي برجاي نهاده و نه خسته، به شهر خود بازگشتهاند. اگر از اين پس مردِ مسلماني از غم و چنين حادثهاي بميرد، چه جاي ملامت كه در ديدهي من شايستهي چنين كرامت است » چه كسي شايستهي چنين كرامت است ؟
1) مرد مسلماني كه از غم چنين حادثهاي بميرد.
2) غارتگران كه پشتوارهها از مال مسلمانان بسته.
3) مرزباناني كه از جايگاههاي خويش رانده شدند.
4) مسلماناني كه به دست غارتگران كشته شدهاند.
(برگرفته از : بهزاد اميرزاده قاسمي )