تست زبان وادبيات فارسي

1) در همه ي گزينه ها به جز گزينه ي . . . . . غلط املايي هست.

1- جاي ثواب آن باشدکه به طريق تعاون قوّتي کنيدتادام ازجاي برگيريم.

2- ايشان حقوق مرا به طاعت ومناصحت بگذاردند وبه معونت و مظاهرت ايشان از دست صيّاد بجستم.

3- در وقت فراغ موافقت اَولي تر،والّا طاعنان مجال وقيعت يابند وبايد که مواجب سيادت را به ادا رسانيد.

4- اهمال جانب من جايز نشمري واز ضمير بدان رخصت نيابي و ثِقَط دوستان به کرم عهد تو بيفزايد.

2) « واردي است از خداوند بر دل سالک که او را از گذشته و آينده غافل مي گرداند.» و « امور خارق العاده است که به سبب عنايت خداوندي از صوفي کامل صادر مي شود.»  به ترتيب توضيح کدام اصطلاحات «عُرفا وصوفيه» است؟

1- وقت – کرامت  2- همّت – کرامت   - وقت –  فتوح            4- فتوح - همّت          

3) در کدام گزينه غلط املايي هست؟

1- روامدار که سر به دنبال هوس بگذارم ودرظلمات جهل وضلال بيقوله از شاهراه بازنشناسم.

2- اطرافيان من مسحور بازي هاي او بودند من درست نمي ديدم اشباحي به چشم مي خورد.

3- در ميان شهر مسجدي آدينه پاکيزه وحصين ودر ساحت مسجد قبّه اي است ودر پاژه ي آن مشرعه اي ساخته است.

4- وقتي به حيّي از احياي عرب فرازرسيدم سياهي ديدم مغلول ومسلسل بر در خيمه افکنده اند اندر آفتاب.

4) معني درست واژه هاي « اِزار – با سِق – کَش – وقيعت – جُنحه » به ترتيب در کدام گزينه آمده است؟

1- چهره ورخسار ، برگزيده وبرتر ، آغوش وبغل ، سرزنش وبدگويي ، اسب يدک

2- لُنگ ، بلند ، خوش وخرّم ، سرزنش وبد گويي ، گناه وبزه

3- چهره ورخسار ، برگزيده وبرتر ، آغوش وبغل ، سرزنش وبدگويي ، بال وجناح لشکر

4- لُنگ ، بلند ، خوش وخرّم ، غيرت ، اسب يدک

5) معني درست واژه هاي « صبوح – سهم – بادي – غِرّه – سِگال » به ترتيب در کدام گزينه آمده است؟

1- بامداد ، ترس و وحشت ، بيابان ، مغرور ،بدانديش     2- شراب صبحگاهي ، ترس ، آغاز ، گول خورده ، بدانديش

3- شراب بامدادي ، ترس ، آغاز ، گول خورده ، انديشه 4- صبح زود ،بهره ، بيابان

 بي آب وعلف ، سرکش ،انديشه

6) نام درست نويسندگان يا سُرايندگان آثار زير به ترتيب در کدام گزينه آمده است؟

« روزگار سياه – تلخ وشيرين – از رنجي که مي بريم – سيرالعباد الي المعاد – جام جهان بين »

1- عبّاس خليلي ،محمّدعلي جمال زاده ، جلال آل احمد ، سنايي غزنوي ، محمّدعلي اسلامي نُدوشن

2- مشفق کاظمي ، محمّدعلي جمال زاده ، جلال آل احمد ، سنايي غزنوي ، جلال رفيع

3- مشفق کاظمي ، بزرگِ علوي ، جلال آل احمد ، عطّار نيشابوري ، محمّدعلي اسلامي نُدوشن

4-  عبّاس خليلي ، بزرگِ علوي ، صنعتي زاده ، خاقاني شرواني ، جلال رفيع

7) کدام يک از شخصيّت هاي زير در داستان نبرد « رستم واسفنديار » حضور ندارد؟

1-  زال                    2-  نوش آذر              3-  زواره            4-  توس

 8) نوع نثر همه ي گزينه هاي زير به جز گزينه ي . . . . .  يکسان است.

1- تاريخ جهانگشا   2- کليله ودمنه           3- مناجات نامه           4- گلستان

9) همه ي گزينه ها به جز گزينه ي . . . . . درست است.

1- « انه ايد» اثري حماسي است که شاعر در آن خود به ابداع وابتکار پرداخته است.

2- داستان هاي عاشقانه را در ادب فارسي با شعر نمايشي در ادب اروپا مي توان برابر دانست.

3- اوج شکوفايي شعر اَخَوان در مجموعه ي « زمستان » نمايان است.

4- سبک شعري « مهرداد اوستا » منتسب به سبک خراساني است.

10) در کدام يک از گزينه هاي زير، هر سه آرايه ي « تشبيه – ايهام تنا سب – حسن تعليل » هست؟

1- برو طواف دلي کن که کعبه ي مخفي است که آن خليل بنا کرد و  اين خدا خود ساخت

2- درفــشان  لالــــــه در وي چــــون چـراغي  وليـــک از دود او بـــر جــــــــــانش داغي

3- چـــون خــاک در هـــواي تو از پا فتاده ام    ــون اشـــک در قفاي تـو با سر دويده ام

4- آيينه ي ســکنــدر جــام مــــي  است بنگر  تــا بــر تــو عــرضه دارد احــوال مُلک دارا

11- درهمه ي گزينه ها به جز گزينه ي . . . . . آرايه ي « متناقض نما » مشهود است.

1- زلف آشفته ي او موجب جمعيّت ماستون چنين است پس آشفته ترش بايد کرد

2- مــا هيچ مــتاعان خــجل از قدر رواجيم    در کــشور ما رونـــق بـازار کــسادي است

3- مضمون سرنوشت دو عالم جز ايـن نبود  کان سر که خاک ره شد از آسمان گذشت

4- زديم در خم زلف گره گشاي تو چنگ      کـــه مفلسيــم و نــداريــم هــيچ دستاويـز

12) در کدام يک از ابيات زير،هر چهار آرايه ي « تشبيه – تلميح – تشخيص – جناس » وجود دارد؟

1- اي صبح دم،ببين که کجا مي فرستمت        نزديــک آفتاب وفـــا مــــي فـــرستمت

2- يا رب  اين آتش که بر جان  من است        ســرد کـــن زان سان که کردي بر خليل

3- وادي  پُر  از  فرعونيان  و قبطيان  است   موسي جلودار است ونيل اندر ميان است

4- اي  هدهد صبا   به  سبا    مي فرستمت   بنگــر کـــه از کجا به کجا مي فرستمت

13) کدام يک از گزينه هاي زير به ويرايش نياز ندارد؟

1- برخي مدرسه ها از امکانات خوب آزمايشگاهي ورايانه اي برخوردار هستند.

 2- پيشنهاد گروه پژوهش در جلسه ي امروز مجمع مطرح و به تصويب همه ي اعضا رسيد.

3- گزارشي که هم اکنون به دست ما رسيده است را براي شما مي خوانم.

4- بازرسين آژانس بين المللي انرژي اتمي از تأسيسات هسته اي نطنز بازديد کردند.

14) جايگاه تکيه در واژه هاي «نشسته اند – هوشمندانه – بخوانيد – خيمه شب بازي – خواهند ديد »  به ترتيب در کدام گزينه آمده است؟

1- ماقبل پاياني ، پاياني ، آغازي ، پاياني ، ماقبل پاياني     2- پاياني ، پاياني ، آغازي ، ماقبل پاياني ، پاياني

3- پاياني ، ماقبل پاياني ، آغازي ، ماقبل پاياني ، آغازي 4- ماقبل پاياني ،ماقبل پاياني ، آغازي ، پاياني ، پاياني

15) کدام يک از مصدرهاي زير مي تواند جمله هاي چهارجزيي با«مفعول متمّم» ،«مفعول ومسند» و«متمّم ومسند» بسازد؟

1-  پختن     2- ناميدن   3- گفتن               4- پنداشتن

16) در کدام يک از گزينه هاي زير، هر سه نوع واژه ي «مشتق» ، «مرکّب» و « مشتق – مرکّب » وجود ندارد؟

1- دست يابي به چنين دانشي جز از راه درس وبهره گرفتن از معلّم واستمرار در فراگيري،امکان پذير نيست.

2- معناشناسي کوششي است براي پي بردن به اين نکته که اهل زبان چگونه منظور هم ديگر را مي فهمند.

3- در روزگار ما  تمامي کتابخانه ها ي  دنيا به اين سيستم اطّلاع رساني مجهّز شده اند.

4- با بزرگ نمايي و اغراق در توصيف چهره،حالات وخصايص انساني مي توان يک نوشته را طنزآميز کرد.

17- کدام يک از جمله هاي زير از نوع وتعداد اجزاي اصلي،با جمله هاي ديگر متفاوت است؟

1) مردم گاه و بي گاه به مناسبت پيروزي ورزشکاران کشورمان در کوچه ها وخيابان ها مراسم جشن وشادماني برپامي کنند.

2) به دليل نگارش کتاب هاي علمي به زبان عربي،غربيان بسياري ازدانشمندان قديم ايراني را به اشتباه دانشمندعرب مي شناسند.

3) اسفنديار به سبب غرور رويين تني وزور پهلواني خودش را هم طراز  رستم مي بيند.

4) لسان الغيب، حافظ،در آن اوضاع نابه سامان اجتماعي اين قلب شناسي را از که آموخته بود؟

18- عبارت زير به ترتيب از چند « تکواژ » و چند « واژه »  تشکيل شده است؟

   « توجّه خاورشناسان فرنگي به بعضي از آثار فارسي موجب شده است که خود ما نيز به کشف مجدّد آن ها دست يابيم.»

1)  35 – 25             2)  34 – 24           3) 36 – 25                       4) 33 – 24

19- مفهوم بيت : « پرستش زمستي است در کيش مهر          برون اند  زين جرگه هشيارها» با کدام يک ازگزينه ها،تنا سب معنايي ندارد؟

1) عقل کجا پي برد شيوه ي سوداي عشق      بــازنيابـي به عقل سرّ معمّاي عشق

2) هــوش خــردمنـد را عـشـق به تاراج بر           من نشينـدم که باز صيد کبوتر شود

3) عــقـل سـلـطـان قـادر خـوشـخـوســت           آن کـه سـايه خداش گويند اوست

4) آن گه که عشق دست تطاول دراز کرد          مـعـلـوم شودکه عقل ندارد کفايتي

20- با توجّه به بيت هاي داده شده،کدام مفهوم پيشنهادي نادرست است؟

1) آسايــش دو گيتي تفسير اين دو حرف است      بـا دوستـان مـروّت ، بـا دشـمـنـان مـدارا               (حُسن خُلق)

2) سرکش مشو که چون شمع از غيرتت بسوزد    دلبر که در کف او موم است سنگ خارا     (قدرت مطلق عاشق)

3) ده روزه مـهـر گـردون افـسانـه است وافسون   نـيـکـي بـه جـاي ياران فرصت شمار يارا          (اغتنام فرصت)

4) اي صـاحـب کـرامـت شـکـرانـه­ي سـلامـت  روزي تـفـقّـدي کـن درويـش بـينــوا را              (درويش نوازي)

21- در کدام گزينه شاعر از خلوص نيّت خود در عبادت خداوند سخن مي گويد؟

1) سنگ از پشت نمازم پيداست   2) من نمازم را پيِ تکبيره الا حرام علف مي خوانم.

3) همه ي ذرّات نمازم پيداست           4) من وضو با تپش پنجره ها مي گيرم.

22- مفهوم عبارات زير با کدام يک از گزينه هاي زير تنا سب معنايي دارد؟

   « ابليس را چون در دل آدم بار ندادند و دست رد به رويش باز نهادند،مردود همه ي جهان گشت.»

1) مــدّعــي خــواسـت که آيد به تماشاگه راز  ست غيب آمد و بر سينه ي نامحرم زد

2) عقــل مـي­خـواست کزان شعله چراغ افروزد    بــرق غيرت بدرخشيد و جهان برهم زد

3) جلوه اي کرد رُخت ديد ملک عشق نداشت     عين آتش شد از اين غـيرت و برآدم زد

4) آسمــان بـــار امـانــت نـتـوانـسـت کـشـيـد      قـــرعـه­ي کــار بـه نـام مـن ديوانه زدند

23- مفهوم بيت « منش بايد از مرد چون سرور است             اگر بُرز و بالا ندارد رواست » ازمتن کدام داستان «گلستان» دريافت مي شود؟

1) طوطي وزاغ  2) شهزاده ي قصيرجثّه    3) زاهد رياکار       4) بازرگان کيش

24- مفهوم همه ي گزينه هاي زير به جز گزينه . . . . .  با هم تناسب و نزديکي معنايي دارند.

1) که يکي هست و هيچ نيست جز او           وَحــــــدَ هُ لا الـــــهَ اِلّا هـــــــــو

2) چو نيکو بنگري در اصل اين کــار               هم او بيننده،هم ديده است وديدار

3) تا به جـايـي رسـانـدت کـه يـکــي             از جــهــان وجــهـانــيــان بــيــني

4) گـر بـــه اقـلـيـم عـشـق روي آري            هــمــه آفـــاق گــلـستــان بــيـني

25- مفهوم « غم » در کدام گزينه با گزينه هاي ديگر متفاوت است؟

1) جــان بـهر غم است و بي غم امکان نبود       هــــر جــان کـــه در او غـم نبود جان نبود

2) غم مي خوريم و هيچ شکايت نمي کنيم      ما را چه غم  زغم که غمت غمگسار ماست

3) غـمـش را غـيـر دل ســـرمـنـزلـي نيست  ولـــــي آن هـــــم نــصــيب هر دلي نيست

4) غـــم آمــد،غــصّه آمــد،مــاتــم آمــد       خــــدا را ايــــن مـيــان کــم دارم امــشب

26- در بيت زير كدام آرايه ادبي به كار نرفته است؟

  اين كه گاهي مي­زدم بر آب و آتش خويش را             روشني در كار مردم بود مقصودم چو شمع »

1) كنايه                     2) تشبيه               3) تلميح                   4) تضاد

27- در كدام بيت « تشبيه، استعاره،‌ جناس، مراعات النظير و ايهام تناسب » ديده مي­شود ؟

1) گويند روي سرخ تو سعدي كه زرد كرد   اكـسيــر عــشـق بـر مسم افتاد و زر شدم

2) چــون شبنــم اوفــتـاده بُــدم پيش آفتاب  مهرم بـه جـان رسيـد و به عيّوق بر شدم

3) در اين شب سياهم گم گشـت راه مقصود   از گوشه­اي برون آي اي كوكب هدايت

4) هنگام تنگ دستي درعيش كوش و مستي كايـن كـيمياي هستي قارون كند گدا را

28-- در كدام گزينه « ايهام تناسب » وجود دارد ؟

1) خــداي چــو ابــروي زيباي دلگشاي تو بست       گـشـاد كــار مـن انـدر كـرشـمـه­هـاي تو بست

2) چه شب است يارب امشب كه ستاره­اي برآمد        كـه دگــر نـه عـشق خـورشيد و نه مهر ماه دارم

3) صـبـحـدم مــرغ چمـن با گل نوخواسته گفت           ناز كم كن كه در اين باغ بسي چون تو شكفت

4) به جز آن نرگس مستانه كـه چــشمش مـرساد       زيــر ايـن گــنبد فـيروزه كـسي خوش ننشست

29- در همه گزينه­ها به جز گزينه­ي ............ آرايه­ي « حس­آميزي » به كار رفته است ؟

1) آهنگ لطيف و پر جلال تو براي دنياي ناچيز ما خيلي زياد است.

2) گوش من غرق شنيدن صداي شيرين تو شده است.

3) اين صدا، طنين طبيعي و زمزمه­اي سوزان و خدايي است.

4) يك گوش واحد است كه اين هر دو صدا را مي­شنود.

30- در همه­ي گزينه­ها به جز گزينه­ي ........... آرايه­ي « تناقض » هست ؟

1) از خـلاف آمد عادت بطلب كام كه من    كــسب جـمـعيّت از آن زلــف پـريشان كردم

2) چو آدمي به يكي مار شد برون ز بهشت    ميان كــژدم و مــاران تـــو را امــــان ز كـجا

3) دولــت فـقر خـدايـا بـه مـن ارزانـي دار       كاين كرامت سبب حشمت و تمكين من است

4) گــوش تـرحّمـي كـو كـز ما نظر نپوشد        دســـت غــريــق يـعنـي فـريـاد بـي صــدايــم

31- عبارتِ « در سال 1312 قمري در همدان ولادت يافت، بعدها در سال 1339 ه.ق روزنامه­ي قرن بيستم را داير كرد. در سال 1303 شمسي به دست عمّال رژيم وقت، ترور شد. » كدام شخصيت ادبي و فرهنگي را معرّفي مي­كند؟

1) فرّخي يزدي           2) عارف قزويني          3) سيّد اشرف الدين قزويني          4) ميرزاده عشقي

32- عبارت زير وصف كدام كتاب است؟

« اين كتاب از نمونه­هاي كمياب و خواندني خاطره­نويسي يا حسب­حال است، منظور نويسنده از نوشتن اين كتاب تشريح اوضاع اجتماعي به­ويژه روشن ساختن طرز جريان كارهاي دولتي و اداري ايّام زندگي خود بوده است»

1) شرح زندگاني من         2)سياحت­نامه ابراهيم بيگ    3) منشآت قائم مقام     4) سرگذشت حاجي باباي اصفهاني

33- سراينده­ي منظومه­ي تمثيلي « سلامان و ابسال » كه حاوي اشارات اخلاقي و عرفاني است، كه بود ؟

1) خواجوي كرماني             2) عبدالرحمان جامي         3) وحشي بافقي          4) اميرخسرو دهلوي

34- كدام منظومه­ي عطّار نيشابوري به صورت مجموعه­اي از قصّه­هاي گوناگون كوتاه و مبتني بر گفت و شنود پدري با پسران خود است كه بيهوده در جست­و­جوي چيزهايي برآمده­اند كه حقيقت آن با آن چه عامّه­ي مردم از آن مي­فهمند تفاوت دارد؟

1) مختارنامه     2) الهي­نامه      3) مصيبت­نامه            4) منطق­الطّير

35- نويسنده­ي رساله­ي تمثيلي و ادبي « لغت موران » چه كسي است ؟

1) نجم­الدين رازي              2) مجدالدّين بغدادي       3) محمدبن منّور                   4) شهاب­الدين يحيي سهرودي

36- « او بر خلاف فرّخي به جاي روي آوردن به تغزّل، بيشتر به وصف مي­پردازد يا قصايد خود را بي مقدمه آغاز مي­كند. » كدام شاعر را معرّفي مي­كند  ؟

1) اسدي توسي     2) منوچهري         3) عنصري          4) خاقاني

37- در كدام گزينه حروف قافيه، به صورت « مصوّت + صامت + صامت » است ؟

1) به خُردي بخورد از بزرگان قفا               خدا دادش اندر بزرگي صفا

2) به جهان خرّم از آنم كه جهان خرّم از اوست    عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست3

3) مزرع سبز فلك ديدم و داس مه نو   يادم از كشته خويش آمد و هنگام درو

4) نكونام و صاحب­دل و حق­پرست                 خطّ عارضش خوش­تر از خطّ دست

38- در كدام گزينه « اختيار وزني » وجود دارد ؟

1) در شــعـر مـپيچ و در فـــــن او               چون اكذب اوست احسن او

2) اي­نــام تــو بـهـتـريـن سـرآغاز                بـي نـام تــو نامه كي كنم باز

3) يــك دستـه گــــل دمـاغ پرور                 از خـــرمــن صــد گـياه بهتر

4) مي­كوش به هر ورق كه خواني                   كــان دانـش را تـمــام دانـي

39- كدام بيت بر وزن « رجز مثمّن سالم » سروده شده است ؟

1) چـنـدان كــه گـفـتـم غــم بــا طـبيبان   درمــان نـكـــــردنــد مـسـكــيـن غــريــبـان

2) در رفتن جان از بدن گويند هر نوعي سخن    من خود به چشم خويشتن ديدم كه جانم مي­رود

3) جــهان فــرتـوت بـاز جـواني از سر گرفت بــــه ســر زيـاقـوت سـرخ، شـقـاق افـسر گرفت

4) دايـم گـل ايـن بـستـان شـاداب نــمي­مـاند دريـــاب ضـعـيفـان را در وقــت تـــوانــــايــي

40- وزن كدام مصراع از اركان متناوب تشكيل شده است؟

1) اي ساربان آهسته ران كارام جانم مي­رود     2) غمت در نهان­خانه­ي دل نشيند

3) به تو حاصلي ندارد غم روزگار گفتن 4) تو همچون گل ز خنديدن لبت با هم نمي­آيد

41- كدام متقد ادبيات را محصول «زمان» ، «محيط اجتماعي»، و «نژاد» مي­داند ؟

1) عزراپوند   2) كالريچ        3) لوكنت دوليل          4) هيپوليت تن

42- سبك كدام شاعر را مي­توان «سبك والا» خواند ؟

1) مولوي          حافظ            3) سعدي        4) صائب

43- شاعر در بيت « به سوزي ده كلامم را روايي   /   كز آن گرمي­كند آتش گدايي »چه درخواست و آرزويي دارد؟

1) لحني ملايم و دلپذير  2) سخني ساده و بي پيرايه 3) كلامي مؤثّر وشورانگيز         4) كلامي موزون و واژگاني فاخر

44- مفهوم بيت « پرويز كنون گم شد زان گم شده كمتر گوي /  زرّين تره كو برخوان؟ رو  «كم تركوا»  برخوان» كدام است؟

1) زوال سلطنت و مرگ و نابودي قدرتمندان حقيقي است و قابل تأمّل و عبرت آموز.

2) درباره­ي فقدان خسروپرويز و تشريفات دربار او گفتني زياد است.

3) سؤال درباره­ي علّت نابودي خسروپرويز و سفره پر نعمت او شنيدني است.

4) مرگ شاهان مقتدر، به دليل علاقه­ي آنان به زراندوزي فراموش شدني است.

45-« عشا» در عبارت « فراغت با فاقه نپيوندد و جمعيّت در تنگ دستي صورت نبندد؛ يك تحرمه­ي «عِشا» بسته و ديگري منتظر «عَشا» نشسته، هرگز اين بدان كي مي­ماند؟» به ترتيب به معني ............ و ........... است.

1) نماز ديگر – خوراك شبانگاه              2) خوراك شبانگاه – نماز خفتن

3) خوراك شبانگاه - نماز ديگر            4) نماز خفتن - خوراك شبانگاه

46- كدام گزينه براي مفهوم عبارت « رشته گران فطرت را در كارگاه تكوين بر تلوين يك سر سوزن خطا نباشد » مناسب نيست؟

1) در كارگاه هستي اندك خطايي وجود ندارد.      2) انسان­ها به صورت فطري سر سوزني اشتباه نمي­كنند.

3) در آفرينش موجودات هيچ خطايي صورت نرفته است.    قانون هستي بدون نقص و كاستي است.

47- مفهوم  بيت « با عقل گشتم همسفر يك كوچه راه از بي كسي /  شد ريشه ريشه دامنم از خار استدلال­ها » با كدام گزينه تناسب معنايي دارد ‌؟

1) آن را كه عقل و همّت وتدبير و راي نيست    خوش گفت پرده­دار كه كس در سراي نيست

2) عقــل ديـوانـه شـد آن سلسله­ي مشكين كو   دل زمـا گـوشه گــرفت ابروي دلدار كجاست

3) بـا چـرخ مـكـن حـوالـه كـانـدر ره عــقـل    چــــرخ از تـو هــزار بـار بيچـاره­تـــر اسـت

4) بــــه سـرّ عـشـق كـجـا پـي بـرند اهل خرد   مـــــگـر كـنند فــرامـوش آنــــچــــه دانستند

48- در كدام گزينه «عاشق، قهر و عتاب خود را در مقابل ناسپاسي و قدرناشناسي معشوق» نشان مي­دهد ؟

1) تــو چنين خانـــه كـن و دل شكن اي باد خزان    گر خود انصاف كني مستحق نفريني

2) نـــي مـحـزون مــــگر از تـربــت فـرهـاد دميد   كـه كند شكوه ز هجران لب شيريني

3) مـن مــگر طـالع خــود در تـــو تـوانــم ديـدن        كـــه تــوام آيـنه بــخت غـبارآگيني

4) هر شب از حسرت ماهي من و يك دامن اشك     تو هم اي دامن مهتاب پُر از پــرويني

49- در همه­ي ابيات زير به جز بيت ....... شاعر به « خوداتّهامي و خود نكوهي» روي آورده است.

1) در بـــرگ ريــز بــاغ زهرا برگ كرديم        زنـــجير خــواييديم و صبر مرگ كرديم

2) از پــا حـسيـن افـتـاد و مـا بـر پـاي بوديم   زيــنب اسيـــري رفت و ما بر جاي بوديم

3) روزي كه در جام شفق مُل كرد خورشيد      بر خشك چوب نيزه­ها گُل كرد خورشيد

4) از دســت مـا بـر ريگ صحرا نطع كردند        دســت عَلَــم خــدا را قــطع كـــردنــــد

50- منظور از «طاير قدس» در بيت « همّتم بدرقه­ي راه كن اي طاير قدس/     كه دراز است ره مقصد و من نو سفرم» كدام است ؟

1) انسان كامل كه ضرورتاً بايد همراه نوسفران باشد.

2) انديشه­ي متعالي كه آدمي را از خاك به افلاك مي­رساند.

3) پرنده­اي كه در جهان معنوي و بهشت عَدن تعلّق دارد.

4) هماي سعادت كه سايه­اش بر سرِ هر كه بيفتد، او را به مقام والاي دنيوي مي­رساند.

51- مقصود از «يگانگي» در بيت « جان كه دور از يگانگي باشد   /   دان كه چون مرغ خانگي باشد» چيست ؟

1) تنهايي   2) عشق                3) اخلاص             4) معشوق

52- در حكايت زير، نظر جامي درباره­ي ديوانِ آن شاعر چه بود ؟

«شاعري مُهمل­گو پيش جامي مي­گفت : « چون به خانه­ي كعبه رسيدم ديوان شعر خود را از براي تيمّن و تبرّك در حجرالاسود ماليدم» جامي گفت : « اگر در آب زمزم مي­ماليدي بهتر بود » »

1) بايد آن اشعار با آب مقدّس، متبرّك و ارزشمند مي­شد. ) بايد چنان اشعاري،‌توشه­ي آخرتِ آن شاعر مي­شد.

3) اگر آن ديوان شعر، از بين مي­رفت، بهتر بود.     4) بايد در كنارِ چاه زمزم نهاده مي­شد تا هر كسي از آن فيضي ببرد.

53- در عبارت « چو مهرگان درآمد و اسير در رسيد و شاه سفرم و حمامم و اقحوان در دم شد، انصاف از نعيم جواني بستدند و داد از عنفوان شباب بدادند.» املاي كدام كلمه غلط است؟

1) عنفوان          2) حمامم          3) اقحوان      4) اسير

54- معاني درست واژه­هاي « مهبّ، عِقد، جرّار، ناو » به ترتيب در كدام گزينه آمده است؟

1) محل وزش باد، روي بند، گزنده، كشتي جنگي   2) محل وزش باد، گردن­بند، انبوه، درّه­ي پر آب و علف

3) ترسناك، دست­بند، راهزن، نيزه­ي كوچك  4)    عشق ورزيدن، گردن­بند، شادمان، دشت سرسبز

55- معني واژه­هاي «مُعارض، ذرع، مناعت و مخذول» به ترتيب كدام است؟

1) رقيب، گز، طبع عالي داشتن، زبون گرديده        2)  رقيب، گز، طبع عالي داشتن، زبون كننده

3) رقيب، كاشتن، طبع عالي داشتن، زبون كننده        4) پهن و گسترده، گز، طبع عالي داشتن، زبون گرديده

56- در همه گزينه­ها بيش از يك غلط املايي وجود دارد به جز گزينه­ي ..........

1) دو قباله نوشته بودند همه­ي اسباب وضياء حسنك را به جمله از جهت سلطان، وي اقرار كرد به فروختن آن به طوع و رقبت

2) چون حسنك بيامد خواجه برپاي خاست، همه اگر خواستند يا نه بر پاي خواستند. بوسهل بر خشم خود طاقت نداشت برخواست نه تمام

3) والي حرص و علي رايض و بسيار پياده از هر دستي، وي را به طارم بردند و سپس بيرون آوردند و به حرس باز بردند.

4) حسنك عاقبت تَهوّر و تَحدّي خود كشيد. امير چنان كه لجوجي و زُجرت وي بود، گفت بدين خليفه­ي خرفت شده ببايد نوشت كه من از بَهر قهر عباسيان انگشت در كرده­ام.

57- با توجه به معني، در كدام مجموعه غلط املايي ديده نمي­شود؟

1) فراست:زيركي – تعب:رنج – دها:زيركي – آغاليدن: برانگيختن بر ضد كسي

2) مرتسم:نقاشي شده – مروح:آرام بخش – حيز:جاومكان – سراف:دلال

3) قَضبان:خشمناك – بياض:پاك­نويس – فسحت:گشادگي خاطر – طيش:خشم

4) نقاهت:سلامتي – الهاح:پافشاري – هول:وحشت – مُعد:آماده

58- در كدام گزينه غلط املايي ديده مي­شود؟

1) ملك تا اتباع خويش نشناسد از خدمت ايشان انتفاعي نتواند گرفت و در اصطناع ايشان مثال نتواند داد.

2)‌ جواب­هاي نيكو وثناهاي بسيار فرمود و با او الفي تمام گرفت، اگر چنين باشد مار را اين جا مقام ثواب نباشد.

3) چون دمنه بدب كه شير در تقريب گاو چه ترحيب مي­نمايد گفت همت بر فراق شير مقصور گردانيدم و در نصيب خويش غافل بودم

4) دمنه از اغراي شير بپرداخت خواست گاو را هم ببيند و او را هم بر باد نشاند. گفت شنزبه را بينم و از مضمون ضمير او تنسمي كنم.

59- در عبارت « آن شجاع صفدر صدّيق كه هم در غايت سوز و اشتياق بود و هم در شدّت لهب فراغ، جدّ و جهدي عزيم داشت و او را تسانيف بسيار است و فصاحتي و بلاغتي و فراصتي كه كسي را نبود »، چند غلط املايي وجود دارد؟

1) 3             2) 1                       3) 4                       4) 3

60- نويسنده­ي آثار « حدائق السحر، كتاب احمد، تجارب السلف و روزگار سياه » در كدام گزينه آمده است؟

1) رشيدالدين وطواط – ملا احمد نراقي – هندوشاه نخجواني – عباس خليلي

2) رشيدالدين وطواط – عبدالرحيم طالبوف – هندوشاه نخجواني – عباس خليلي

3) رشيدالدين وطواط – ملا احمد نراقي – هندوشاه نخجواني – بزرگ علوي

4) رشيدالدين وطواط – عبدالرحيم طالبوف – هندوشاه نخجواني – بزرگ علوي

61- از غزل­سرايان معاصر و متولد 1304 ه.ش است. از آثار او مي­توان به مجموعه شعرهاي «صلاي غم، مثنوي شباهنگ و شراب آفتاب» اشاره كرد؟

1)‌ سهيل محمودي      2) مشفق كاشاني             3) غلامرضا قدسي                 4) زكريا اخلاقي

62- به معناي اشاره كردن به چشم و ابروست و در زبان فارسي به معناي معما و نشانه يا اشارت پنهان است.

1) كنايه          2) تشبيه               3) ماده تاريخ              4) رمز

62- به جز گزينه­ي .......... در بقيه­ي گزينه­ها رديف، مشبه است.

1) از بس كه سر به خانه­ي هر كس فرو برد       سرد و گران بي مزه شد مهمان برف

2) گشتند نا اميد همه جانور ز جان             با جان كوهسار چو پيوست جان برف

3) گر قوتم بدي ز پي قرص آفتاب            بربام چرخ رفتمي از نردبان برف

4)‌ از روي خاك سر به ميان سما كشيد   آن خنگ باد پاي گسسته عنان برف

63- با توجه به بيت « برق با شوقم، شراري بيش نيست/شعله، طفل ني سواري بيش نيست » كدام گزينه نادرست مي­باشد؟

1)‌ مراعات النظير بين برق و شرار و شعله       2) تشبيه برق به شرار

3)‌ طفل ني سوار=كنايه از ناتواني و ضعف       4) شعله استعاره از تعلّقات دنيايي

64- در بيت « اگر راز راز جهان باز كن كه آسان كند باده دشوارها » كدام آرايه ادبي وجود ندارد؟

1) كنايه              2) مجاز                    3) تضاد                    4) جناس

65- كدام بيت وادي «طلب» را معرفي مي­كند؟

1) هشت جنت نيز اين­جا مرده­اي است             هفت دوزخ همچو يخ افسرده­اي است

2)‌ ملك اين­جا بايدت انداختن                       ملك اين­جا بايدت درباختن

3)‌ صد هزاران سايه­ي جاويد، تو                     گم شده بيني ز يك خورشيد تو

4)‌ عاقبت انديش نبود يك زمان                     دركشد خوش خوش بر آتش صد جهان

66- مفهوم كدام بيت با آيه­ي «وما رميت اذ رميت ولكن الله رمي» تناسب دارد؟

1) گرچه تير از كمان گذرد                     از كمان­دار بيند اهل خرد

2) ماري تو كه هر كه را ببيني بزني          يا بوم كه هر كجا نشيني بكني

3) زورت ار پيش مي­رود با ما                    با خداوند غيب دان نرود

4) كس نياموخت علم تير از من                   كه مرا عاقبت نشانه نكرد

67- مفهوم كدام گزينه با بقيه متفاوت است؟

1) هر چه رود بر سرم چون تو پسندي رواست  بنده چه دعوي كند حكم خداوند راست

2) گر كشي ور جرم بخشي روي و سر برآستانم   بنده را فرمان نباشد هرچه فرمايي برآنم

3) گر بزنندم به تيغ در نظرش بي دريغ      ديدن او يك نظر صد چو منش خون بهاست

4) گر بنوازي به لطف ور بگذاري به قهر       حكم تو بر من روان، زجر تو بر من رواست

68- كدام گزينه با ضرب المثل «آب رفته به جوي باز نمي­گردد» هيچ تناسبي ندارد؟

1) امروز بكش چو مي­توان كشت                    كاتش چو بلند شد جهان سوخت

2) شرط عقل است صبر تيرانداز                     كه چو رفت از كمان نيايد باز

3) نكته­ي كان جست ناگه از زبان                  همچو تيري دان كه آن جست از كمان

4) بس پند كه بود آن­گه در تاج سرش پيدا    صد پند نو است اكنون در مغز سرش پيدا

69- بيت « هر كسي از ظنّ خود شد يار من     از درون من نجست اسرار من » با مفهوم كدام گزينه تناسبي ندارد؟

1)‌ محرم اين هوش جز بيهوش نيست   مر زبان را مشتري چون گوش نيست

2) كِرا در جهان خوي زشت يا نكوست    به هر كس گمان آن برد كان­در اوست

3) هر كه نقش خويش را ببيند به آب      باران و گازُر، آفتاب

4) در ره عشق نشُد كس به يقين محرم راز    ر كسي بر حَسَبِ فكر گماني دارد

70- « چو بخت جلوه نكردي مگر ز موي سپيدم » يعني :

1)‌ مانند بخت در زمان پيري در كنار من نبودي.

2) مانند بخت، ضعف و ناتواني مرا در زمان ظاهر شدن سفيدي مو، فراموش كردي و به ياريم نپرداختي.

3) چون بخت و اقبال هستي كه در هنگام پيري و فرسودگي به سراغ من آمده­اي.

4) چون بخت در موهاي سپيد من خود را آشكار ساختي.

71- «سخت بند» در بيت زير اشاره به چه زمينه­اي نمي­تواند داشته باشد؟

          « بر ژرف دهانت سخت­بندي                بربسته سپهر ديو پر فَند »

1) برف­هاي سپيد نشسته بر قله­ي دماوند    2) اشاره به دهان­دوزي شاعران از طرف حكمرانان زمان شاعر

3) اشاره به سكوت مردم در برابر استبداد   4) اشاره به خاموش بودن آتشفشان كوه دماوند

72- عبارت « پروردگارا به تو پناه مي­برم كه از آنچه نمي­دانم، سخن بگويم » از نظر معنايي به كدام بيت زير نزديك­تر است؟

1) تا مرد سخن نگفته باشد                 عيب و هنرش نهفته باشد

2) سخندان پرورده پير كهن                بينديشد آنگه بگويد سخن

3) به اندازه­ي بود بايد نمود                 خجالت نبرد آنكه ننمود و بود

4) فراوان سخن باشد آگنده گوش                   نصيحت نگيرد مگر در خموش

73- مصراع دوم بيت « باورم نيست ز بدعهدي ايّام هنوز ...... » كدام گزينه مي­باشد؟

1) نخوت باد دي و شوكت خار آخر شد   2) قصّه­ي غصه كه در دولت يار آخر شد

3) عاقبت در قدم باد بهار آخر شد          4) همه در سايه­ي گيسوي نگار آخر شد

74- کدام گزینه با بیتِ « این مدعیّان در طلبش بی­خبرانند    کان را که خبر شد خبری باز نیامد » هم مفهوم نیست؟

1) هر کس ز بَرَم رفت که آرد خبر از یار باز آمد و از خویش چون بی خبر افتاد

2) آن که شد هم بی­خبر هم بی­اثر                 از میان جمله او دارد خبر

3) تا نگردی بی خبر از جسم و جان                کی خبر یابی ز جانان یک زمان

4) خواهم ز پس پرده­ی تقوا به در افتم   چندی به زبانِ همه کس چون خبر افتم

75- مفهوم بیت « تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیند         به قدر دانش خود هر کسی کند ادراک» در کدام گزینه آمده است؟

1) شد یکی پروانه تا قصری زدور                    در فضای قصر جست از شمع نور

2) پر زنان در پرتو مطلوب شد              شمع غالب گشت و او مغلوب شد

3) بازگشت و دفتر خود باز کرد            وصف او بر قدر فهم آغاز کرد

4) بازگشت او نیز و مشتی راز گفت                 از وصال شمع شرحی باز گفت

76- معنی کدام گزینه نادرست است؟

1) مر اکرام ضیف را امیر بیامد تا با من موافقت کند : امیر آمد تا به نشانه­ی احترام به میهمان غذا را با من بخورد.

2) میانشان شکرآب است : بین آنها اختلاف و کدورت وجود دارد.

3) شلخته درو کنید تا چیزی گیر خوشه چین ها بیاید : نامرتّب درو کنید تا گدایان هم نفعی ببرند.

4) خود نیز در خواب با شما نمایم : خودم هم شما را در خواب ببینم.

77- مفهوم بیت « واعظان کاین جلوه بر محراب و منبر می­کنند          چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند» در کدام گزینه آمده است؟

1) گفت : رو صبح آی، قاضی نیمه شب بیدار نیست

2) گفت : هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست

3) گفت : والی از کجا در خانه­ی خمّار نیست

4) گفت : جُرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست

78- در همه گزینه ها به جز گزینه­ی .......... مفهوم « ناپایداری دنیا و عمر» وجود دارد.

1) لاله و گل زخمی خمیازه­اند          عیش این گلشن خماری بیش نیست

2) برق با شوقم شراری بیش نیست            شعله طفل نی سواری بیش نیست

3) می رود صبح و اشارت می کند              کاین گلستان خنده واری بیش نیست

4) ای شرر! از همرهان غافل مشو             فرصت ما نیز باری بیش نیست

 79- جاي خالي را با گزينه مناسب پر كنيد.

    طره­ي پريشانش ديدم و به دل گفتم / اين همه پريشاني بر سر ............. »

1)  پشيماني                        2)  پريشاني                         3) زلفش                            4) پريشانش

80- معني واژه­هاي « باسق، قسيم، رباط، پتياره، مكاس » به ترتيب در كدام گزينه آمده است؟

1) كوتاه – صاحب جمال – ميدان – هواپيما – چانه­زدن           2) بلند – صاحب جمال – كاروانسرا – زشت – چانه­زدن

3) بلند – خوش اندام – كاروانسرا – زشت – چانه­زدن              4) نخل - صاحب جمال – كاروانسرا – زشت – سكه

81-  معني واژه­هاي « پس افكند ، غو ، صفّه ، سورت ،  حادي » به ترتيب كدام است؟

1) ميراث – دشمني – سايبان – حادثه – رهنما                    2) عقب مانده – بانگ – جايگاه – روي­كرد – كوتاهي

3) دورافتاده – دادوفرياد – پيشگاه – تيزي – ترساننده              4) ميراث – خروش – ايوان – تندي – سرود خوان

82- املاي همه­ي گزينه­ها به جز گزينه­ي ............ با توجه به معناي آن درست است؟

1) دها = زيركي  2) فراق = دوري 3) ضيعت = زمين زراعي          4) ذِلّت = لغزش

83- در متن زير املاي كدام گزينه نادرست است؟

« وقتي به حيّي از احياي عرب فراز رسيدم و به دارِ ضيفِ اميري نزول كردم، سياهي ديدم مقلول و مسلسل، شفقتي بر دلم پديد آمد.

1) احيا          2) ضيف                  3) مقلول                            4) نزول

84- در بيت « وزين دختر شاه هاماوران / پر انديشه گشتي به ديگر كران » « دختر شاه هاماوران» كيست؟ و معني «به ديگر كران» چيست ؟

1)  سودابه – از سوي ديگر   2) جريره – از طرف ديگر  3)  كتايون – از سوي ديگر       4) فرنگيس – از طرف ديگر

85-  كدام عبارت نياز به ويرايش دارد؟

1) شاعر با يادآوري خاطرات گذشته مناعت طبع خويش را مي­ستايد.

2)  كليات لايحه­ي بودجه در جلسه­ي امروز مطرح و تصويب شد.

3) كودكي به تالاسمي مبتلا شده بود و از كم خوني قابل توجهي برخوردار بود.

4) يكي از راه­هاي ساخت طنز كش­دار كردن يك موضوع يا ماجراست.

86- عبارت «ارائه­ي روش­هاي مطلوب به منظور هماهنگ كردن خدمات و فعاليت­هاي كتاب­خانه­هاي كشور، جهت تسهيل مبادله­ي اطلاعات امري ضروري است » به ترتيب چندتكواژ و چند واژه دارد؟

1) 41-29       2) 41-27       3) 45-28          4) 39-29

87-اگر هر يك از اجزاي اصلي تشكيل دهنده­ي عبارت «در دوره­ي اسلامي، از همان قرن­هاي نخستين هجري، از يك سو ترجمه­ي عربي آثار علمي و فلسفي يونان در دسترسي ايرانيان قرار گرفت » به تنهايي مورد بررسي قرار گيرد، جايگاه درست تكيه­ها كدام است؟

1) پاياني – پاياني – پاياني 2) آغازي – آغازي- آغازي 3) آغازي – پاياني – آغازي       4) آغازي – پاياني - پاياني

88- در كدام عبارت، هر سه نوع واژه­ي « مشتق، مركب، مشتق- مركب » دريافت مي­شود.

1) دانشِ گسترده، ژرف و نظام يافته در باره­ي زبان رسمي و معيار

2) نوآوري­هاي كاذب در آثار قلمي سرايندگان خام است و نويسندگان بي تجربه

3) كهنه­گرايي، عربي مآبي و به كار بردن بي دليل واژه­ها بيگانه

4) امكان بهره گرفتن از معلم و استمرار در فراگيري دروس

89- كدام اثر ازتاليفاتِ دكتر محمدعلي ندوشن نيست ؟

1) آن روزها      2) جام جهان بين     3) آواها و ايماها         4) صفيرسيمرغ

90- عبارت زير، وصف ويژگي سبكي چه كسي است؟

« در غزل او مسائل اجتماعي با بيان غناييو بر اساس «من» گسترده و اجتماعي شاعر مطرح مي­شود و با مسائل خصوصي از قبيل مرثيه دوست يا فرزند، مباحث فلسفي، هجو، طنز، وصف طبيعت و تغزّل و .......... به هم مي­آيند و در يك زمينه­ي كلّي عرفاني سير مي­كند »

1) سعدي           2) حافظ             3) سنايي                           4) مولوي

91- در همه گزينه­ها به جز گزينه­ي ............. آرايه تلميح وجود دارد؟

1) ز يــزدان دان نه از اركـان كـه كــوته ديدگي باشد     كــه خـطّي كـز خرد خيزد تو آن را از بنان بيني

2) تو يك ساعت چو افريدون به ميدان باش تازان پس     به هرجانب كـه رو آري درخـش كـــاويان بيني

3) عطا از خلق چون جــويي گر او را مـال ده گــويي     به سوي عيب چون پويي گر او را غيب دان بيني

4) كه گر عرشي به فـرش آيي، وگر ماهي به چاه افتي     وگر بحري تهي گردي و گـر بـاغي خــزان بيني

92- در كدام بيت، هر سه آرايه­ي كنايه، تشبيه و متناقض نما وجود دارد؟

1) كـنار نـام تــو لـنگر گــرفت كـشتي عشق    بيــا كـــه يــاد نـام توآرامشي است طوفاني

2) پيش صاحب نظران ملك سليمان باد است     بلكه آن است سليمان كه ز ملك آزاد است

3) خـيمه­ي انـس مـزن بــر در اين كهنه رباط   كــه اساسش هــمه بي موقع و بي بنياد است

4) بـشكـن دل بـي نـــواي مـا را اي عــشــق      اين ســـاز شكسته­اش خوش آهنگ­تر است

93- حديث « من عَرَفَ الله كلَّ لِسانُهُ » با كدام بيت ارتباط معنايي كمتري دارد؟

1) عـــاشــقان كــشتگان مـعشوق­اند             بــرنيايــد ز كـشتـگـــــــــــان آواز

2) اين مدعيان در طلبش بــي­خبرانند             كــان را كه خبر شد خبري باز نيامد

3) اگر كسي وصف او ز مـن پــرسد                بـــــــي دل از بي نشان چه گويد باز

4) اي مرغ سحر عشق ز پروانه بياموز               كان سوخته را جان شد و آواز نيامد

94- مفهوم كدام بيت با بقيه متفاوت است؟

1) بــهـــرام كـــه گـــور مـي­گـرفتي همه عمر    ديـدي كـه چـگــونه گــور بهرام گرفت

2) ســــر آلـپ ارسلان ز رفعت رفته بر گردون   بمرو آ تا كنون در گل تن آلپ ارسلان بيني

3) دلا تا كي در اين زندان فريب اين و آن بيني   يكي زين چاه ظلماني برون شو تا جهان بيني

4) بـس پنــد كـه بـود آ­ن­گه در تاج سرش پيدا   صــد پند نو است اكنون در مغز سرش پنهان

95- بيت « اشكم ولي به پاي عزيزان چكيده­ام / خارم ولي به سايه گل آرميده­ام » با كدام بيت ارتباط معنايي دارد؟

1)  مـحترم دار دلم، كاين مگس قندپرست      تــا هـوا خـواه تـو شـد فــرهمايــي دارد

2)  هــركـه شد حلقه زر زود برد حقّه­ي زر       خاصه كه در واز كني محرم دروازه شود

3) قطره­ي آبي كه دارد در نظر گوهر شدن        از كـــنار ابــــر تــا دريـا تــنزّل بـايدش

4) تـا نـگردي آشنا زين پرده رمزي نشنوي    گـوش نـامحرم نباشد جاي پيغام سروش

96- معني عبارت « بازش بخواند، باز اعراض كند » در كدام گزينه آمده است؟

1) او را صدا مي­كند تا برگردد، امّا او خودداري مي­كند.

2) در رحمت خداوند باز مي­شود، اما انسان نمي­رود و خودداري مي­كند.

3) دوباره او را صدا مي­زند و دوباره توبه مي­كند.

4) دوباره او را صدا مي­زند اما او روي برمي­گرداند و توجهي به او نمي­كند.

97- مفهوم همه ابيات به جز گزينه­ي ............. يكي است؟

1) نبرّم از تو اي اميد اي نگارين           كه تا از من نبرّد جان شيرين

2) مـــن ترك وصـال تو نگويم            الا بــه فــراق جســم و جانم

3) مــن مُهــــره­ي مهر تو نريزم                   الا كــه بــريزد استـخـوانـــم

4) اگـــر چه تلخ باشد فرقت يار                    در او شيــريـن بود اميد ديدار

98- كدام عبارت « سهل و ممتنع » بودن كلام سعدي را نشان مي­دهد ؟

1) سخنش به سخن همه شبيه است و به هيچ كس شبيه نيست، و احدي نتوانسته مانند او حرف بزند.

2) اين صافي سحّار اوست كه سخن را مي­پالايد و ارتقا مي­دهد.

3) سعدي براي من به منزله­ي شيرآغوز بود براي طفل كه پايه عضله و استخوان بندي او را مي­نهد.

4) اين شيخ هميشه شاب پيرترين و جوان­ترين معلم كه هم هيبت آموزگار دارد و هم مهر يك پرستار.

99- مفهوم كدام گزينه با ديگر گزينه­ها متفاوت است؟

1) تــامل كنان در خـطا و ثواب           بــه از ژاژ خايـان حـاضـــر جـواب

2) كــم آواز هرگز مبيني خجل           جويي مشك بهتر كه يك توده گل

3) درون دلـت شهربند است راز            نــــــگر تـا نـبيند درِ شـهــــــــر باز

4) صدف وار گوهر شناسان راز             دهــــان جـز بـه لـؤلـؤ نـكـردند بـاز

100- حرف «نه» در كدام گزينه با ديگر گزينه­ها متفاوت است؟

1) نه هركه برافروخت دلبري داند. 2) نه آيا بايد شكر كني كه باز، تو راكبي و او مركوب

3) نه هرچه به قامت مهتر، به قيمت بهتر            4) گفت: نه، من خود پشيمان از آن

101 مفهوم كدام بيت با ديگر ابيات متفاوت است؟

1) چــه فـرهـادها مــــرده در كـوه­ها             چــــه حــلاج­ها رفـــته بـــــردارها

2) بـه يـاد خــم ابـــروي گـــل­رخان             بــكــش جـــام در بــزم مـي­خوارها

3) بــه خــون خــود آغشته و رفته­اند             چـــــه گـــل­هاي رنگين به جوبارها

4) با صبا در چمن لاله سحر مي­گفتم               كه شهيدان كه­اند همه خونين كفنان

102- در متنِ « سربازان اين مردِ غامري به شهر انبار درآمده و مرزبانان را از جايگاه­هاي خويش رانده­اند و غارتگران، پشتواره­ها از مال  مسلمانان بسته، نه كشته­اي برجاي نهاده و نه خسته، به شهر خود بازگشته­اند. اگر از اين پس مردِ مسلماني از غم و چنين حادثه­اي بميرد، چه جاي ملامت كه در ديده­ي من شايسته­ي چنين كرامت است » چه كسي شايسته­ي چنين كرامت است ؟

1) مرد مسلماني كه از غم چنين حادثه­اي بميرد.

2) غارتگران كه پشتواره­ها از مال  مسلمانان بسته.

3) مرزباناني كه از جايگاه­هاي خويش رانده­ شدند.

4) مسلماناني كه به دست غارتگران كشته شده­اند.

 

                                                            (برگرفته از :  بهزاد اميرزاده قاسمي )