گرامي داشت ياد محمود درويش شاعر مقاومت مردم فلسطين (اززبان دكتر ياحقي )

اگر قضیه فلسطین را از مجموعه شعر معاصر عرب حذف کنیم، روح آن را گرفته ایم و اگر نام محمود درویش را در چشم انداز شعر مقاوت فلسطین نادیده بگیریم، پیکر بی سری را در میدان زندگی رها کرده ایم، اینک پیدا کنید "مقام محمود" را در دنیای شعر معاصر عرب.  

سه چهار دهه پیش که ما دانشجو بودیم و در تب و تاب جوانی وشور آفرینی به دنبال دردانه های ادبیات مقاومت در جهان پس از استعمار می گشتیم، در افریقا امه سزر، در اسپانیا لورکا و در عالم عرب و بهتر در دنیای شرق، محمود درویش را یافته بودیم که هرکدام برای سرزمین و مردم خود و بالاتر، برای جهان تشنه آزادی، ارمغانهایی داشتند و نظر شعر شناسان را به خود متوجه کرده بودند. آن سالها درویش به نسبت خیلی جوان بود اما نامش همواره در کنار پیران کارکشته بر زبان می آمد و شعر مقاومت فلسطین پشت قباله شاعری او شده بود. ملت فلسطین دو تفنگ داشت: کلاش و شعر محمود.

درویش نخستین کسی بود که حلقه مفقوده شعر مقاومت را پیدا کرد و به ناگهان چونان کبوتری سبکبال از شاخه غزل پرید و بر بام شعر مردمی فلسطین فرود آمد.

آن سالها او عمر چندانی نداشت و پریروز هم که به ظاهر از بام این "بی درکجا" پر کشید، سهم زیادی از جهان با خود نبرد ( ۲۰۰۸ -۱۹۴۱) اما نقش بالایی از خود به جای گذاشت، و:

غرض نقشی است کز ما باز ماند