گزارش اولين گردهمايي تخصصي دبيران ادبيات استان اصفهان
گزارش اولين گردهمايي تخصصي دبيران ادبيات استان اصفهان
موضوع : مدرنيسم وپست مدرنيسم
اولين گردهمايي تخصصي دبيران ادبيات استان اصفهان ساعت 3:30عصر روزشنبه 18/8/87درمحل سالن مطالعه مركز تحقيقات معلمان استان اصفهان برگزارگرديد. درآغاز جلسه آقاي صرفي ازاعضاي گروه ادبيات استان ضمن عرض خيرمقدم به حاضران به معرفي سخنران جلسه سركارخانم دكتراوليايي نيا پرداختند . وي ايشان را ازاستادان دانشگاه ، داراي سابقه تدريس نمايش نامه نويسي و مؤلف بيش از10 كتاب چاپ شده ازجمله : بررسي آثار شهريار مهدي پور، داستان كوتاه در آينه نقد و اخيراً ترجمه بوطيقاي ارسطودانستند . پس از آن خانم دكتر اوليايي نيا سخنراني خود را درزمينه علل و نحوه شكل گيري مكاتب ادبي و هنري مدرنيسم و پست مدرنيسم آغازكردند. خلاصه اي از مهم ترين مباحث عنوان شده درزيرذكر مي گردد:
*مدرن به معناي نو وجديد.
*عده اي آغاز مدرنيسم را ازشروع قرن بيستم مي دانند. بعضي سال 1890وتعدادي آن را به پس ازجنگ جهاني اول نسبت مي دهند.
* مدرن و پست مدرن دو مكتب نيستند بلكه دو پديده هستند كه شيوه نگرش بشر به هستي را بيان مي كنند.
*اروپانزديك به نوزده قرن تحت تاثير مكتب كلاسي سيسم بود .
*كلاسي سيسم معتقداست درهستي همه چيزكاملا منظم وخوب است ولي از زماني كه انسان سقوط كردشرارت وپليدي واردجهان هستي شد.
*پس ازكلاسي سيسم حدود30سال رمانتيك حاكم مي شود.
* پس از آن به دليل اهميت دادن به مقام انسان مكتب اومانيسم به وجود مي آيد. چون به نظر آنان انسان هميشه درمرتبه والا قراردارد .
*يكي اززمينه هاي ظهورمدرنيسم انقلاب صنعتي و رواج سرمايه داري است .
*پس از داروين باپيشرفت علوم دنيا متفاوت جلوه مي كند. داروين تكامل انسان رامطرح مي كند نه يك فرشته هبوط كرده را . اوتنازع براي بقاراهماننددنياي حيوانات براي انسان نيز مطرح مي كند .
*قبل ازفرويد: واقعيت بيروني ناملموس – تعليق زمان(زمان پديده اي خطي است .)
*ظهورماركسيسم ارزش سرمايه داري را زير سؤال برد.
*فرويد تئوري ذهن بشر را مطرح كرد كه ذهن بشر مثل كوه يخ است .خودآگاه ذهن هم آن يك سوم است كه از آب بيرون است. براي فهم بقيه آن يعني قسمت نيمه خودآگاه يا ناخودآگاه بايد به روان شناس مراجعه كرد.
* ادب وهنربايد نامرئي ها را به تصوير بكشد.
*جريان سيال ذهن : حوادث وافكاري كه پشت سر هم اتفاق مي افتند ذهن مورد هجوم قرار مي گيرد. اين جريان قابل كنترل نيست . افكارمغشوش وپشت سرهم است. عدم ترتيب زماني وقايع وافكار . عدم به كارگيري علايم سجاوندي در نوشته .
*ظهور نيچه تعريف اخلاقيات را تحت تاثيرقرارداد.
* تلفات وسيع جنگ هاي اول و دوم جهاني. (حدود30ميليون كشته) كه بسياري ازنويسندگان ياخود كشته شدند يا خانواده ،دوستان ونزديكانشان .
*همه عوامل مطرح شده دربالا باقيمانده اعتقادات انسان به نظم هستي را ازبين برد.
* به دليل عدم اعتقاد به نظم هستي درقرن بيستم ادبيات پوچ گرايانه به وجود مي آيد و سنت ها ناديده گرفته مي شود.ارزش ها وتكنيك هاي جديد به وجود مي آيد.
*مكتب هنر براي هنر نيز مولود همين عوامل است.
*ظهورمكاتب جديد نوعي پاسخگويي به شرايط جديد بود .
*شيوه هاي نو براي بيان پديد مي آيند.مثل سورئاليسم ، به تصوير كشيدن دنياي بين خواب وبيدار .
*ظهورجنبش فمنيسم زنان ، آزادي زن ودفاع ازحقوق او.
گروه ادبيا ت متوسطه دهاقان