معروف ترين مجموعه داستان هاي عاميانه به زبان عربي. اين كتاب در اصل برگرفته از "هزار افسان" پهلوي است كه خود ترجمه پارسي كتابي است كه پيش از دوره ی هخامنشيان، در هند، تأليف شد و در زمان اسكندر، به ايران آمد و به لغت فرس قديم برگردانده شد.

هزار افسان در زبان عربي "اُلف خُرافه" نام گرفت و در ميان مردم به "اُلف ليله" شهرت يافت و بعدها نيز اَلف ليله و در فارسي "هزار و يك شب" ناميده شد. گفته اند كه ناخوش داشتن عربان اعداد سر راست را، از يك سو و التزام به رعايت سجع و آهنگ در عنوان كتاب هاي شرقي، به ويژه عربي، از سوي ديگر، علّت اين تغييرنام بوده است. از عنوان "هزار افسان" يا "اَلف ليله" چنين برمي آيد كه اين كتاب مشتمل بر هزار افسانه است، يا نقل داستان هاي آن هزار شب مدّت گرفته است؛ ولي بايد گفت كه واژه "هزار" در اين عنوان، مانند بسياري موارد مشابه آن در ادب فارسي و عربي، دلالت برعددي معيّن ندارد و تنها مفيد كثرت است. به روايت ابن نديم، "هزارافسان" در اصل مشتمل بر حدود دويست افسانه بوده كه اكنون در حدود 170 داستان آن باقي مانده است. نخستين مأخذي كه به الف ليله اشاره كرده است "مروج الذّهب مسعودي" و "الفهرست" ابن نديم است.

به گزارش ابن نديم، نخستين كساني كه به تصنيف افسانه پرداختند ايرانيان باستان ( كيانيان و هخامنشيان ) بوده اند. بعد ها در دوره ی اشكانيان و ساسانيان، داستان نويسي رونق بيشتري يافت و مؤلفان عرب اين داستان ها را به ترجمه در آوردند و سپس كتاب هايي بهتر، از همين نوع، تأليف كردند. امّا اين گفته كه ايرانيان باستان نخستين مصنّفان داستان بوده اند مبالغه مي نمايد و قول ابن نديم را بيش تر بايد به همان معني رواج داستان به ويژه در عصر اشكاني و ساساني، گرفت. نخستين نمونه از اين آثار همين "هزار افسان" است كه داستان زني است اميرزاده، به نام "شهرزاد" كه به همسري پادشاهي ايراني در مي آيد: امّا شاه قصد دارد كه او را نيز، مانند همسران پيشين خود، در فرداي روز ازدواج، به قتل برساند. امّا شهرزاد، شب زفاف، داستاني دلكش نقل مي كند و ادامه آن را به شب بعد موكول مي دارد و شب بعد نيز، در پي افسانه قبلي، داستاني ديگر و جذّاب تر آغاز مي كند و به همين ترتيب، شب هاي متوالي مي گذرد و هر بار شاه حكم مرگ او را معوّق مي گذارد، تا سرانجام يك شب، شهرزاد كودكي را كه از پادشاه در خفا به دنيا آورده است به او نشان مي دهد و به حيله خود اعتراف مي كند و از پادشاه بخشايش مي خواهد، شاه از خردمندي او و ديدن فرزند خود خشنود مي شود و به زندگي با او ادامه مي دهد. به روايت ابن نديم، هزار افسان براي "هماي"، دختر "بهمن"، پادشاه كياني، تأليف شده است، و در روايات ملّي، "هما" همان "چهرزاد" ( = شهرزاد ) قصه گو است.

مسعودي، هزار افسان را از زمره ی كتاب هايي دانسته كه از فارسي ( = فارسي ميانه )، هندي و رومي ترجمه شده است. در ديباچه ی قديم شاهنامه نيز، از کتابي فارسي به نام هزار افسان، نام برده شده است كه شاعري، در دربار "سلطان محمود"، آن را به نظم در آورد. اين نشان مي دهد كه كتاب در اوايل قرن چهارم ق به فارسي ترجمه شده است.

ترجمه ی عربي هزار افسان ( الف ليله و ليله ) در ميان مسلمانان شهرت فراوان يافت. در اين ترجمه افسانه هاي رايج در بغداد دوران "هارون الرّشيد" و سپس در "مصر"، در روزگار "خلفاي فاطمي" ( 297 – 567 ق ) و "ايّوبي" (  564 – 648 ق ) نيز بر داستان هاي ايراني كتاب افزوده شد. علاوه، مترجمان و راويان و كاتبان هم بسياري از فقرات كتاب را كه با معتقدان اسلامي سازگاري نداشته است حذف كرده اند و مطالب جديدي برآن افزوده اند. در نتيجه، مشابهت ترجمه با اصل پهلوي آن بسيار اندك است.

درباره ی اين نكته كه آيا اين اثر منشأ ايراني دارد يا غيرايراني، مدّت 34 سال، از (1805 تا 1838 م)، ميان "يوزف فن هامر" و "سيلوستر" بحث ادامه داشت. "دوساسی" با الحاقی دانستن دانستن روايت مسعودي، اعتقاد به منشأ ايراني ـ هندي داستان را مردود مي شمرد و آن را اثري عربي و اسلامي مي دانست كه به احتمال قوي در مصر صورت تأليف يافته است. به گفته او جنّيان و عفريت هاي ياد شده در اين كتاب همان هايي اند كه در قرآن مذكور اند. در مقابل، "فن هامر"، با استناد به روايت مسعودي و ابن نديم، معتقد است كه افسانه هاي الف ليله و ليله، ريشه در سرزمين ايران و هند دارد. وجود قرینه هاي ديگر، چون شيوه ی داستان سرايي تو درتو و قصه در قصّه و مشابهت داستان هاي آن با كتاب هاي هندي، مانند "پنچه تنتره"، "وتالاپنچه ويم سَتي"، "مهابهارات" و جز آن ها و نيز به كار رفتن نام هاي قديم ايراني در آن، همه دالّ بر هندي ـ ايراني بودن آن است، به خصوص كه قصد شهرزاد قصه گو مبني بر تمديد وقت و به تعويق انداختن حكم مرگ خود همان است كه در داستان هندي هفت وزير نيز آمده است. دخويه هسته ی مركزي اين اثر را افسانه هاي باستاني ايران دانسته است كه بعد ها حكايات مصري و بغدادي را نيز بر آنها افزوده اند. خاورشناسان معروفي مانند "موله"، "نولدكه" و "اوستروپ"، پيرو اين نظريه اند. تأثير فرهنگ غرب، به ويژه فرهنگ يوناني، را در اين كتاب مسلّم شمرده و آن را تلفيقي از عقايد يهودي و مسيحي و اسلامي دانسته اند. برخي نيز ساختار آن را با ساختار  "كتاب استر" كتاب مقدس قابل قياس مي دانند. در مورد تفاوت حكايات الحاقي بغدادي و مصري الف ليله و ليله اين را هم بايد افزود كه در حكايات مصري، بر خلاف حكايات بغدادي، سحر و جادو نقش اساسي دارد. علاوه بر داستان هايي كه گفتيم، دو نوع داستان ديگر در اين كتاب مي توان يافت: يكي داستان هاي تاريخي در باب مردان مشهوري، چون "ابو نواس"، "حاتم طلايي"، "حلاّج"و ديگري داستان هاي اخلاقي به شيوه ی كليله و دمنه، كه بعضي احتمالاً مأخذ از هزار افسان و بعضي ديگر الحاقي است. امّا داستان هاي بلند اين كتاب، مانند "سندبادنامه" و "بختيارنامه"، داستان هاي مستقلّي بوده است كه به هزا و يك شب الحاق شده است. در مورد نويسنده كتاب تاريخ تأليف نيز بايد گفت كه بعضي نويسنده آن را يك تن دانسته اند؛ امّا شيوه نگارش آن، كه حاكي از لهجه هاي مختلف بومي و شيوه متفاوت كاتبان و نسخه برداران است، خلاف اين نظر را ثابت مي كند. مثلاً، حكايات الحاقي بغدادي، از حيث سلاست كلام و انسجام مطالب، بر ملحقات مصري برتري دارد. به علاوه، در نسخه هاي خطّي اثر، هر قصه تاريخ تحرير جداگانه دارد، از اين رو، تعيين دقيق تدوين كتاب دشوار مي نمايد. كهن ترين بخش آن، كه در تمام نسخه هاي آن به زبان ها و لهجه هاي مختلف تكرار شده است، مربوط به قرن چهارم ق، يا پيش از آن است و برخي داستان ها نيز متعلّق به قرون نهم و دهم ق است. نظر غالب اين است كه كتاب در قرون هفتم ـ هشتم ق شكلي ثابت گرفته و از آن پس، داستان هايي چند برآن افزوده شده است.

در باب شيوه ی نگارش كتاب مي توان گفت كه از اسلوب بلاغت نثر عربي قديم در آن اثري نيست و به زبان عربي عاميانه مصريان نزديك است. قرينه ی ديگري دال بر تدوين متأخر آن در مصر نيز نام هاي سلاطين آن كشور و نام درست محل هاي نزديك به قاهره در اين كتاب است. جديدترين پژوهش را در اين زمينه "رنه خوام" به دست داده است كه، به اعتقاد او، اين كتاب در قرن سیزدهم م تأليف و قصه هاي ديگر در قرون هفدهم و هجدهم م، به آن ملحق شده است.

دستنويسي اي موجود الف ليله و ليله، به لحاظ شمار و محتواي داستانها، اختلاف بسيار با هم دارد. متن عربي كتاب، نخستين بار در (814 – 1818 م) در كلکتّه، چاپ سنگي شد و سپس در (1256 ق)، در "بولاق" و بار ديگر در (1839 – 1842 م) در كلكتّه و در (1302 ق)، در قاهره، انتشار يافت. از آن پس؛ همه ی كتاب يا گزيده هايي از آن بارها به چاپ رسيد. جديدترين آن ها چاپ انتقادي "محسن مهدي" است كه، براساس كهن ترين نسخه ها، همراه با مقدمه و تعليقات مفصّل، در (1984 م)، در ليدن انتشار يافت.

الف ليله وليله به بيش تر زبان هاي اروپايي ترجمه شده است. نخستين بار "آنتوان گالان" فرانسوي آن را به فرانسه ترجمه و در (1704 م)، در پاريس، منتشر كرد. اين ترجمه، در دوازده جلد، به عنوان اثري ادبي شهرت يافت. ترجمه آزادي است كه در آن ها، موافق با ذوق مردمان قرن هجدهم فرانسه، تصرّفاتي صورت گرفته است. مهم ترين ترجمه ها و چاپ ها اين اثر، پس از ترجمه گالان، ترجمه ی "دوهامر" ( 1823 م ) و "هابيشت" ( 1935 م ) به آلماني و ترجمه "لين" ( 1839 م ) و "پين" (1882 م) به انگليسي است. افزون بر اين، از سه ترجمه مهم و بحث انگيز ديگر از اين كتاب، يعني ترجمه "برتون" به انگليسي ( 1885 م ) و ترجمه هاي ماردروس ( 1889 م ) و خوام ( 1965 – 1967 م )، هر دو به فرانسه، نيز بايد ياد كرد.

اَلف ليله و ليله، جز عربي و فارسي، به زبان هاي شرقي ديگر نيز ترجمه شده است كه مهم ترين آنها عبارت است از: ترجمه كلّ كتاب به زبان اردو، در لندن ( 1882 م ) و لكهنو ( 1284 ق )؛ ترجمه ی منظوم به لغت اردو، به قلم "نسيم شايان" و "شادي لعل"، در لكهنو ( 1278- 1285 ق )، ترجمه به زبان بنگالي، در كلكتّه ( 1850 م ) ؛ ترجمه به گجراتي، در بمبئي ( 1865، 1885، 1891م ) ؛ ترجمه به تركي استانبولي، در قسطنطنيه ( 1830، 1845 – 1854 م ) ؛ و نيز دو ترجمه تركي ديگر، به قلم "نضيف افندي"، در استانبول ( 1268ق ) و "عزّت افندي" ( 1869 – 1877 م ).

اّلف ليله و ليله نخستين بار در زمان "فتحعلي شاه قاجار" به قلم "عبدالطيف طَسوجي تبريزي" ( متوفّي پيش از 1306 ق )، از فضلاي آذربايجان و به خواست "بهمن ميرزا"، پسر "عبّاس ميرزا" و والي آذربايجان، از عربي به فارسي ترجمه شد. "محجوب" ( ص 34، 39 ) ترجمه او را بسيار ستوده و آن را از زمره ی شاهكارهاي نثر فارسي و از بهترين نمونه هاي نثر فصيح در دوران قاجار دانسته است. تاريخ آغاز و انجام طسوجي به درستي روشن نيست، جلّد اول آن، مشتمل بر 535 شب داستان سرايي شهرزاد، به نام "محمدشاه"، و جلد دوم كه 466 شب ديگر در بردارد، مصدّر به نام "ناصرالدين شاه" است. اين ترجمه بارها به اسم اَلف ليله و ليله و هزار و يك شب چاپ شده است.

در اين ترجمه، "ميرزا محمد خان شمس الشعراء"، مشهور به "سروش اصفهاني"، از شاعران خوش ذوق عصر قاجار، با طسوجي همكاري داشته و اشعار عربي اصل كتاب را به شعر فارسي ترجمه و گاه به جاي اشعار عربي، اشعار شاعران بزرگ فارسي زبان، چون سعدي، حافظ، فردوسي و خيّام را نيز، به مناسبت، گنجانيده است. اشعار سروش در اين كتاب از بهترين سروده هاي او و از اشعار اغلب عاميانه و سست اصل كتاب بسيار عالي تر و بليغ تر فصيح تر است.

پس از انتشار ترجمه طسوجي، شاعري به نام "ميرزا ابوالفتح"، متخلّص به "دهقان" به خواست و تشويق "ركن الملك سليمان خان شيرازي"، نايب الحكومه ی  "اصفهان" و "عراق"، آن را به نظم در آورد. منظومه ی او، به وزن هفت پيكر نظامي، در 52 هزار بيت است كه در ظرف هفده سال ( 1296 – 1313 ق ) سروده شد و در (1317 – 1318 ق) به چاپ سنگي در آمد. "ميرزا ابوالفتح" نام ترجمه منظوم خود را هزار داستان نهاد. ولي در منظومه او داستان ها دستخوش تغييراتي شده است.

اَلف ليله و ليله شايد تنها اثر ادبي باشد كه در خاستگاه خود با حسن قبولي كمتر و حتي قضاوت منفي روبه رو شد ؛ چندان كه نزديك به هزار سال تا دوره ی قاجار اين اثر به فارسي در نيامد. ابن نديم اين كتاب را ملال انگيز خوانده است. به گفته او ، نخستين بار، "جهشياري"، از نويسندگان قرن چهارم ق، تحت تأثير اين كتاب، بر آن شد كه هزار حكايت از حكايت هاي عرب، عجم، روم و ساير اقوام را در كتابي گرد آورد و برابر 480 شب افسانه فراهم آورد، امّا، پيش از آنكه كتاب را به اتمام برساند، درگذشت. اين كتاب در غرب، با نخستين ترجمه آن به فرانسه، متوجه اهل ادب اروپا را به خود جلب كرد.

"گوته"، بارها خود را در مقام سخن سرايي، با شهرزاد قياس كرده است و "تنيسُن"، شاعر انگليسي، با الهام از اَلف ليله و ليله، شعري به نام "خاطره شبهاي عربي" سروده است. "چارلز ديكنز" ( 1812 – 1870 م )، نويسنده نامدار آمريكايي، در داستان معروف خود، "ديويد كاپرفيلد" ( 1850 م ) از اين اثر بسيار پذيرفته است.

علاوه بر نويسندگان و شاعران، بسياري از موسيقي دانان، فيلم سازان و ديگر هنرمندان نيز از اين كتاب الهام گرفته اند. از ميان قصه هاي هزار و يك شب، داستان هايي چون "علاءالدين و چراغ جادو"، "علي بابا" و "سندباد" شهرت و محجوب بيشتري يافته است و بر اساس آنها چندين فيلم و اُپرا ساخته شده است.