سرودن شعر
دروهله اول داشتن استعداد خدادادي وذوق وقريحه ذاتي شرط اصلي سرودن شعراست . عزيزاني كه از اين موهبت الهي برخوردارند قسمت بزرگي از موانع را پيش روي خود نمي بينند .
دردرجه بعد بايد به اين نكته اذعان كرد كه داشتن ذوق وقريحه واستعداد ذاتي فقط شرط لازم است ولي شرط كافي نيست كسي كه مي خواهد دست به سرودن بزند حتما بايد با آهنگ، وزن شعر وقافيه آشنايي كافي داشته باشد عيوب آن را تشخيص دهد ونحوه به كارگيري وانتخاب آن ها را به خوبي بداند .
آشنايي وبه كارگيري آرايه هاي ادبي كه كلام را از مرتبه داني به مرحله عالي برساند درحد ضرورت از بايسته هاي اين كاراست . نحوه به كار گيري كلمات وچينش هر كدام با بارمعنايي خاص دركنار هم سبب زيبايي وگوش نوازي مي گردد.
استفاده ازعنصر تخيل و آگاهي ازنحوه به كارگيري آن مي تواند كلام منظوم را به شعر بدل سازد البته در اين ميان وجود انگيزه اي براي سرايش را نبايد از نظر دور داشت چون تا احساسي(از هر نوع آن همانند غم، شادي ، محبت ،درك مشكلات هم نوعان ومردم جامعه ، پيروزي ،شكست و... ) در درون آدمي تحريك نگردد سخن زيبا وماندگار نخواهدبود چنان كه گفته اند
سخن كز دل برآيد / لاجرم بردل نشيند
البته شرايط بسيار ديگري (ازجمله آشنايي با انواع قالب هاي شعري ومطالعه مستمر ديوان يا مجموعه آثار شاعران، حضور درانجمن هاي شعر وآشنايي نزديك با كساني كه دراين راه گام برداشته اند) راه گشاست كه دراين مقال حوصله ومجال پرداختن به آن ميسر نيست و مي طلبد به صورت حضوري يا معرفي آدرسي در شبكه مجازي به پرسش هاي احتمالي پاسخ داده شود يا ازنزديك سروده هاي عزيزان توسط كساني كه صلاحيت لازم را دارند مورد نقد وبررسي قرار گيرد
با بهترين آرزوها براي شما